ایلنا: مهران شاهین طبع کاپیتان تیم ملی بسکتبال ایران در آیین رونمایی از لباس تیم ملی در مسابقات المپیک 2020 توکیو گفت: طى سه سال و نیم گذشته، عملکرد بسیار خوبى داشتیم و در بازىهاى آسیایى که با کسب نایب قهرمانى همراه شد، در مسابقات، انتخابى کاپ آسیا، مسابقات جام جهانى و مسابقات انتخابى المپیک نیز به خوبى عمل کردیم. راه سختى را پشت سر گذاشتیم و بازیکنان با جان و مالشان همراه تیم ملى بودند و در طول این مدت نوسانات تیم ملى بسکتبال ایران را تحمل کردند.
وی افزود: برخىها رفتارى را داشتند که در شان بسکتبال ایران نبود اما نشان دادیم که با کار گروهى و تلاش مىتوانیم به همه چیز برسیم. ما هر زمان مسابقات تدارکاتى خوبى را پشت سر گذاشتیم عملکرد بهترى نیز از خود نشان دادیم و تلاش خود را کردیم تا به شرایط استانداردترى نسبت به تیمهاى قدرتمند برسیم.
شاهینطبع گفت: در تقابل با آمریکا، فرانسه و جمهورى چک در مسابقات المپیک باید با ثبات نسبى حرکت کنیم. صد در صد از کیفیت کارى که انجام دادهایم راضى نیستم و مىتوانیم تغییراتى انجام دهیم و عملکرد بهترى از خود نشان دهیم. مسلما سرعت تیمهاى اروپایى و مهارت فردى و تفکر کار گروهى آنها در مدت زمان اندک دست یافتنى نیست، اما با برنامهریزى هیچ چیز دست نیافتنى نیست.
او ادامه داد: توقع منطقى باید داشته باشیم و رقابت با کیفیتترى را تجربه کنیم. کسانى که اسم بازیکن دو رگه را بر زبان مىآورند نهایت تبعیض نژادى را در مورد آنها قائل هستند؛ ما بازیکنان ایرانى داریم که در خارج از کشور زندگى مىکنند و در لیگهاى معتبر حضور دارند، باید بدانیم که تیم ملى خیریه نیست و کیفیت این بازیکنان را در لیگهاى خارجى مىبینید. باید اجازه دهید شایسته سالارى داشته باشیم اما بازیکنى که پاسپورت ایرانى دارد و از خارج مىآید شرایط متفاوتى را تجربه مىکند و در حالى که سه تن از بازیکنان تیم ملى از باکیفیت ترینها هستند، انتقادات ناروایى مطرح مىشود.
وی افزود : ترکیه از بازیکن آمریکایى استفاده مىکند، صربستان بازیکن خارجى دارد و متاسفم براى کسانى که از تهران خارج نشدهاند اما از بازیکنان تیم ملى بسکتبال انتقاد مىکنند. چرا در مورد مربیان خارجى صحبتى نمىکنید در حالى که مربیان داخلى له مىشوند؟ به جایى رسیدهایم که ماموریت من تقریبا تمام شده است، اما از برخى بازیکنان تیم ملى ناراحت هستم و باید همبستگى بیشترى داشته باشیم.
شاهین طبع با انتقاد شدید از عملکرد برخى رسانهها گفت: هر دو هفته یکبار تهیه کنندگان صدا و سیما تغییر مىکنند و کاسبى راه انداختهاند. ما هرگز با شانس به المپیک صعود نکردیم در حالى که چین با 30 میلیون دلار به المپیک نرفته است، ما از هیچ سخت افزارى برخوردار نیستیم، اما در عین حال باید ضعفهاى فنى خود را تا جایى که امکان دارد برطرف شود.
بازیگران محبوب و ثابت کارگردانان ایرانی
واکنش پاپ فرانسیس به کشف گور جمعی کودکان بومی کانادا
نکته هایی طلایی برای یک سفر دسته جمعی
کاپیتان دورتموند قید یورو ۲۰۲۰ را زد
رای حاجیصفی علیه علی کریمی/ حمله هواداران پرسپولیس به کاپیتان تیم ملی
اظهارات کاپیتان استقلال درباره عربستان جنجالی شد/ وریا چه گفته بود؟
بهترین انیمیشنهای ۲۰۲۱ که منتظرشان هستیم
روزنامه جام جم: «دودکش ۲» این شبها تنور سریالهای شبانگاهی تلویزیون را حسابی گرم کرده است و گروه زیادی از مخاطبان بهواسطه خاطرات خوشی که از فصول قبلی این سریال (دودکش، پادری) دارند؛ پای تماشای آن نشستهاند، اما بخش مهمی از این خاطرهها قطعا با نام هومن برقنورد و بهنام تشکر گره خوردهاست. تلویزیون در این سالها شاهد حضور زوجهای هنری موفقی بوده که دیدن تکرار برخی آثار آنها در شبکههایی همچون آیفیلم و تماشا خاطراتمان را زنده میکند.
مهران مدیری و سیامک انصاری
کیست که نداند مهران مدیری و سیامک انصاری سالهای سال یکی از موفقترین زوجهای تلویزیون بودند؛ زوجی که بیش از دو دهه تجربه همکاری مشترک در آثار متعدد تلویزیونی، نمایش خانگی و سینمایی را در کارنامه دارند.«پاورچین» یکی از بهترین تجربههای مشترک این زوج هنری بود که البته به واسطه حضور جواد رضویان ماندگارتر نیز شد. «نقطهچین» نیز تجربه دیگری از این زوج هنری بود که البته به اندازه پاورچین نتوانست بدرخشد، اما باز هم اثر قابلتوجهی در آن سالها به شمار میآمد.
اما یکی از بهترین و ماندگارترین این تجربههای مشترک را باید «شبهای برره» دانست. داستانی جذاب درباره مردی به نام کیانوش با بازی سیامک انصاری که به یک روستای عجیبوغریب تبعید میشود و رفتارهای اهالی این روستا که برره نام دارد حسابی زندگی او را بههممیریزد.
سریال «جایزه بزرگ» و «باغ مظفر» دیگر تجربههای مشترک این دو نفر در تلویزیون بود. اما «مرد هزارچهره» یکی دیگر از نقاط اوج سالها همکاری مشترک این زوج هنری است؛ زوجی که بعدها در سریال تلویزیونی «در حاشیه» نیز یک بار دیگر با حضور جواد رضویان در تیم آنها خوش درخشیدند. تاکشوی «دورهمی» و بخش نمایشی آن هم آخرین تجربه همکاری آنها بود.البته مدیری و انصاری در شبکه نمایشخانگی نیز تجربههای مختلفی داشتند که سریال «قهوه تلخ» موفقترین آنهاست؛ سریالی که از آن بهعنوان یکی از مهمترین آثار تولیدشده در شبکه نمایش خانگی یاد میشود. «ویلای من» و «شوخی کردم» از دیگر تجربههای مشترک آنها در شبکهنمایش خانگی است.
در این میان نباید از نقش جواد رضویان نیز در این تیم غافل شد. او معمولا یک پای اصلی کارهای مهم و ماندگار مهران مدیری بوده است. حضور او در پاورچین و در حاشیه نقش بسیاری در بیشتر دیدهشدن این مجموعهها داشت.
هومن برقنورد و بهنام تشکر
هومن برقنورد و بهنام تشکر زوجی بودند که کنار هم قرار گرفتن آنها در دودکش ۲ انگیزه انتشار این پرونده شد؛ زوجی که خیلی قبل از آن که نامی از دودکش مطرح شده باشد، برای اولین بار در «ساختمان پزشکان» نقش دو برادر را بازی کردند. دکتر نیما افشار با بازی بهنام تشکر و ناصر افشار با بازی هومن برقنورد دو شخصیت جذاب ساختمان پزشکان بودند که رقابتها و گاهی دشمنیهای آنها با هم اسباب خنده مخاطبان میشد. دو برادر با روحیاتی کاملا متفاوت که هر کدام در تلاش بود تا برتری خود را نسبت به دیگری به رخ بکشد.
این زوج طلایی یک سال بعد در سریال «دزد و پلیس» سعید آقاخانی در کنار هم قرار گرفتند، اما نقطهعطف حضور آنها را باید در سهگانه دودکش جستوجو کرد؛ جایی که هومن برقنورد در نقش فیروز مشتاق و بهنام تشکر در نقش نصرت سوزنچیان رقابتی جالب توجه را با هم شکل دادهاند. هر کدام از این دو شخصیت با خواهر دیگری ازدواج کرده و همین نسبت مستحکم خانوادگی و خویشاوندی است که باعث شده با وجود اختلاف نظر جدی، اما باز هم با یکدیگر رفاقت نیز داشتهباشند.
بیشک دودکش بدون کلکلهای فیروز و نصرت ماندگار نمیشد و حرفی از ساخت فصل دوم و سوم این مجموعه نیز مطرح نبود؛ حضور این دو شخصیت در قصه و کنشهای بامزه و تقابل خندهدار آنها با هم بود که باعث شد فصل دوم این سریال با عنوان «پادری» و فصل سوم آن با عنوان دودکش ۲ روی آنتن برود و اتفاقا همچون فصل اول آن با اقبال مخاطبان نیز همراه شود.
پژمان جمشیدی و سام درخشانی
شاید هیچکس فکرش را نمیکرد که روزی زوج پژمان جمشیدی و سام درخشانی تبدیل به یکی از موفقترین زوجهای کمدی سینما و تلویزیون ایران شود؛ زوجی که کارشان را با نقشآفرینی در سریال تلویزیونی «پژمان» آغاز کردند و آنقدر در این اثر خوش درخشیدند که بعد از آن با حضور در آثار سینمایی و نمایش خانگی تبدیل به یکی از زوجهای پولساز هنرهای نمایشی شدند.
پژمان برای هر دو نفر آنها یک نقطه عطف و کلید موفقیت بود. پژمان جمشیدی با این اثر خود را از دنیای فوتبال وارد عرصه بازیگری کرد و در ادامه نیز نشان داد که همپای بسیاری از بازیگران سینمای ایران قابلیت و استعداد رشد دارد و سام درخشانی نیز بعد از حضور در این مجموعه، بهعنوان بازیگری توانمند جدی گرفته شد.
زوج پژمان و سام بهواسطه جنس رفاقتشان و البته حماقت نهفته در رفتار آنها در مقابل دوربین، بهسرعت جای خود را در میان مخاطبان باز کردند. زوجی که دیدن آنها در کنار هم خنده را بر لب مخاطبان مینشاند. این زوج بعد از موفقیت در پژمان در فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف ۱» و «خوب، بد، جلف ۲» و سریال نمایش خانگی «خوب بد جلف: رادیواکتیو» و همچنین دو فیلم تگزاس ۱ و ۲ حضور پیدا کردند و هر بار نیز توانستند در زمینه فروش به موفقیت قابل قبولی دست پیدا کنند.
پری امیرحمزه و لوریک میناسیان
در میان همه زوجهای موفق هنری سریالهای تلویزیونی بدونشک باید به نام پری امیرحمزه و لوریک میناسیان نیز اشاره کرد. زوجی که هرچند یکبار و تنها در یک مجموعه نمایشی در کنار هم حاضر شدند، اما با همان یک مجموعه توانستند خاطرات خوشی را برای مخاطبان رقم بزنند. «کارآگاه شمسی و دستیارش مادام» عنوان این تجربه مشترک و موفق بود که در سال ۱۳۸۰ از شبکه پنج سیما روی آنتن رفت و طیف گستردهای از مخاطبان را با خود همراه کرد.
داستان این مجموعه درباره دو خانم دوست و همسایه به نامهای شمسی و مادام است. شمسی زنی باهوش و کنجکاو، اما تندخو و عصبی است که علاقه زیادی به داستانهای پلیسی و جنایی دارد، اما صاحبخانه و همسایه او مادام، زنی فربه و آرام و ساده است که حوصله ماجراجوییهای شمسی را ندارد، ولی همیشه او را برای رسیدن به هدفش همراهی میکند. یک زوج بامزه و دوستداستنی که دو خانم مسن، اما مهربان آن را تشکیل میدهند و داستانهای جالبی که هر بار مخاطبان را پای گیرندههای تلویزیون مینشاند.
محسن تنابنده و احمد مهرانفر
کیست که نام نقی معمولی و ارسطو عامل را نشنیده باشد؛ زوجی که در این سالها هر بار با حضورشان در مقابل دوربین طیف متنوعی از مخاطبان را پای تلویزیون نشاندند. «پایتخت» اساسا با شخصیت نقی و ارسطو معنی پیدا میکرد و رقابت و رفاقت این دو پسرخاله بود که لحظات مختلف این سریال را تماشاییتر میکرد. پسرخالههایی که گاهی سایه هم را با تیر میزدند و گاهی دیگر تا پای جان برای حمایت از یکدیگر در میدان بودند.
نقی و ارسطو تصویری واقعی از روابط بسیاری از ما ایرانیان با اقوام همسن و سال خودمان است، پسرخالهها و پسرعموها و پسرداییها و پسرعمههایی که با هم بزرگ شدیم و حالا با رسیدن به سنین بالاتر همچنان مثل همان دوران کودکی در عین رقابت، رفاقت نیز داریم. البته سابقه همکاری محسن تنابنده یا همان نقی و احمد مهرانفر یا همان ارسطو بهعنوان زوج هنری صرفا به «پایتخت»های ششگانه محدود نمیشود؛ چرا که این دو بازیگر برای اولین بار در فیلم سینمایی «استشهادی برای خدا» با یکدیگر همبازی شدند.
بعد از تجربه پایتخت در سریال نمایش خانگی «شاهگوش» و سریال تلویزیونی «علیالبدل» نیز تجربه همکاری مشترک را به دست آوردند که آنها نیز در زمره آثار موفق نمایش خانگی و تلویزیون بهشمار میآیند.
پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا
اما همه زوجهای هنری موفق در مجموعههای نمایشی سیما لزوما بازیگران مرد نیستند، گاهی نیز زوجهای هنری و خاطرهساز از همبازی شدن بازیگران مرد و زن پدید آمدهاند. پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا یکی از همین زوجهای هنری هستند. هر چند پرستویی و معتمدآریا سالها قبل از آن که در تلویزیون همبازی شوند، در سینما تجربه حضور مشترک مقابل دوربین را به دست آورده بودند، اما آنچه آنها را به عنوان یک زوج هنری بیش از پیش در نگاه مخاطبان تثبیت کرد؛ حضور آنها در دو سریال تلویزیونی پرمخاطب «زیر تیغ» و «آشپزباشی» در قامت یک زوج هنری بود.
مهر مادری، مرد عوضی، شوخی و عزیزم من کوک نیستم عنوان آثاری سینمایی هستند که در آنها پرستویی و معتمدآریا تجربه همکاری مشترک را به دست آوردند؛ آثاری که همگی متعلق به نیمه دوم دهه ۷۰ هستند، اما متفاوتترین تجربه آنها در این عرصه در تلویزیون و با زیر تیغ محمدرضا هنرمند رقم خورد. جایی که در آن پرستویی و معتمدآریا در نقش محمود و فاطمه قصه زیرتیغ، دو ستون اصلی ساختار یک درام خانوادگی به شدت تلخ بودند. قصهای درباره یک قتل غیرعمد که شیرازه دو خانواده صمیمی و نزدیک به هم را از هم پاشید و آنها در مقابل هم قرار داد.
این زوج موفق سه سال بعد یعنی در سال ۱۳۸۸ نیز یک بار دیگر در کنار هم حضور یافتند و این بار به جای یک قصه تلخ، دو جبهه اصلی یک درام خانوادگی پراتفاق خانوادگی شدند. درامی که البته پایانی شیرین داشت تا بعد از چند ماه کشمکش اکبر عالیمقام و مینو خیرخواه با بازی پرستویی و معتمدآریا در نهایت بساط غم از خانه آنها برچیده شود و روال زندگی آشپزباشی و همسرش به همان مسیر سابق بازگردد.
حمید لولایی و مریم امیرجلالی
مگر میشود از زوجهای موفق مجموعههای نمایشی تلویزیون گفت و اشارهای به زوج هنری حمید لولایی و مریم امیرجلالی نکرد؛ زوجی که معمولا نقش زن و شوهر را بازی میکردند و حضورشان در قالب این نقشها خاطرات ماندگاری را برای مخاطبان ساخته است. «خانه به دوش» اولین و البته بهترین تجربه همکاری این زوج هنری بود.
تجربهای ماندگار که هنوز هم بعد از سالها پخش چندباره آن از شبکههایی همچون آی فیلم با استقبال گسترده مخاطبان روبهرو میشود. سریال «ترش و شیرین» دیگر تجربه همکاری موفق این زوج هنری بود که در زمان پخش در زمره پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون قرار گرفت.موفقیت این زوج هنری پای آنها را به «چارخونه» که اولین سریال سروش صحت بود نیز باز کرد. حمید لولایی و مریم امیرجلالی در این سریال نقش زوج میانسالی بهنام منصور جمالی و شکوه را بازی میکنند که با دو دختر و دامادهایشان در مجتمعی آپارتمانی زندگی میکنند و هر بار درگیر اتفاقات تازهای میشوند.
ذبیح و منظر آخرین تجربه همکاری مشترک حمید لولایی و مریم امیرجلالی بهعنوان یک زوج هنری بود که در «چهارچرخ» جواد مزدآبادی رقم خورد. این مجموعه داستان مردی به نام ذبیح را روایت میکند که علاقه عجیبی به ماشین دارد و برای رسیدن به این آرزو از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند. ذبیح که با این آرزو عمری به چایفروشی لبخط اقدام کرده، درست در زمانی که پول خرید یک ماشین را به دست آورده است؛ در شب خواستگاری دخترش به واسطه سرقت پولها به خاک سیاه مینشیند و این آغاز درگیریها و دردسرهای بعدی او و خانوادهاش است.
انواع بست یا پایه قمقمه دوچرخه
نکات و اصول ساخت و طراحی پاورپوینت
آموزش ساخت پاورپوینت (راهنمای مبتدیان از صفر تا صد)
آموزش پاورپوینت – درج نماد و واژه های هنری، پیوند، ایجاد دکمه
برترینها: «بیوه سیاه» با رقم فروش ۸۰ میلیون دلار در سینما و ۶۰ میلیون دلار در شبکه دیزنی پلاس شروعی خیره کننده داشت. این فیلم ابرقهرمانی محصول کمپانی مارول و دیزنی در اولین هفته اکران به فروش بالای هشتاد میلیون دلار رسید و رکورد فروش باکس آفیس در دوران بعد از شیوع بیماری کرونا را شکست.
اگر بخواهیم این اثر سینمایی را به شکل ساده توصیف کنیم باید بگوییم که «بیوه سیاه» یک اسپینآف معمولی از جهان سینمایی مارول است که به شدت وامدار ژانر اکشنِ جاسوسی و آثار شناخته شده هالیوودی در این شاخه استاریک پیرسون فیلمنامه «بیوه سیاه» را نوشته است. او فیلمنامهنویس باتجربهای در دنیای سینمایی مارول است که در پشتصحنه هر دو فیلم انتقامجویان: جنگ ابدیت و انتقامجویان: پایان بازی حضور داشته. البته فیلمهایی مانند ثور، مرد عنکبوتی، مرد مورچهای و سریالهای تلویزیونی ایبیسی را نباید از یاد برد.
فیلم «بیوه سیاه» همانطور که از نامش پیداست، قصهی ناتاشا رومانوف را روایت میکند. البته این فیلم قرار نیست شجرهنامهی کامل این شخصیت قدرتمندِ کمیک بوکی را تعریف کند و ما تنها بخشی از ماجراهای ناتاشا و یلینا بلوا را دنبال میکنیم. داستان در سال ۱۹۹۵ و با مقدمهای پر تعلیق از خانوادهای عادی و خوشحال شروع میشود که درگیر اتفاقهای روزمرهاند، اما دیری نمیگذرد که خوشحالیشان پایان مییابد و با ورود پدر به خانه تمامی امورات تغییر میکند و به یکباره مجبور به ترک خانه میشوند و به حومه شهر میروند و سوار بر هواپیمای شخصیشان میشوند و در کوبا فرود میآیند، جایی که ساختار خانواده به یکباره فرو میریزد و همهی اعضای خانواده از هم جدا میشوند و دختران کوچک تحویل ژنرال درایکوف، مغز متفکر تاریکی داده میشوند تا آنها را بزرگ کند و تحت برنامهی امنیتی قرار بگیرند، تماما فرمانبردار شوند و بدین شکل ماشین کشتاری شوند و در آینده بدل به سربازانی فوقالعاده و در خدمت وطن شوند.
«کورتنی هاوارد» منتقد «لسآنجلس تایمز» درباره فیلم نوشته است: ««کیت شورتلند» کارگردان فیلم به شکلی احساسی میان جدیت و خشونت موقعیت توازن برقرار کرده، و آن معیارهای عاطفی را با حرکت دوربین و شخیصت-محوری نشان داده است. گرهها و چرخشها زیرکانهاند. موسیقی متن «لورن بلف» احساس تسخیرکننده جدیت را در بر دارد.»
«کیت اربلند» نویسنده «ایندیوایر» نوشته است: «سکانسهای تعقیب و مبارزه «بیوه سیاه» واقعاً دردناک است، نمایشی تمام عیار از فلورنس پیو، و نیمه اولی که صمیمانه و پر از دیالوگ و به نحوی جدید در دنیای سینمایی مارول مضحک است؛ بله، از این فیلم لذت بردم.»
«برندن دیویس» نویسنده «کامیکبوک» میگوید: «از آغاز تا پایان فیلمی بینظیر است. با غافلگیریهایی عالی، لحظات عاطفی شخصیتها، اکشن جسورانه، و اسکارلت جوهانسن سرانجام فرصت میکند هر چه دارد برای این نقش بگذارد.»
امیر پرچمی در ویجیاتو نوشت: فیلم بیوه سیاه با داستان سرایی الهام گرفته از ژانر جاسوسی، بازیگران جذاب و فیلمنامهای کاملاً ساده سعی میکند میراث شخصیتِ مُرده ناتاشا رومانوف را در یک اثر انفرادی ادامه دهد. این یعنی ما در عصر IP «آیپی»های زامبیگونه زندگی میکنیم؛ وقتی محتوا باید ادامه پیدا کند و هیچ شخصیتی نمیتواند بمیرد، مهم نیست که از نظر مضمونی، موضوعی یا از نظر روایی چه اتفاقی قرار است رُخ دهد، چیزی که در این میان مهم است کسب پول از کنار همین آیپیها و نمادهای نمُردنی در قالب دنبالهها یا اسپین آفهای سینمایی است. حالا فیلم «بیوه سیاه» مصداق کامل همین رویه است. یکی از بارزترین نقاط ضعف این اثر سینمایی در شرورهای بسیار سطح پایین آن خلاصه میشود. فیلم دو عامل شرارت را به ما معرفی میکند که هر کدام به سهم خودشان افتضاح هستند.
اما ناامیدکنندهترین نکته در مورد این فیلم به طرز عجیبی مربوط به فیلمنامه کم کیفیت اریک پیرسون است. به طور خلاصه، این فیلمنامه اساساً با فرمول بیش از حد شناخته شده جهان کلیشهای یک فیلم جاسوسی با بودجه کلان همراهی میکند، آن هم بدون هیچ گونه استحکام اضافی در ساختار روایی قصه؛ در واقع در چارچوب این فیلمنامه شخصیت ناتاشا در تلاش است تا گذشته شکنجه شده خود را اصلاح کند، و این در حالی است که او باید با یک آنتاگونیست که قصد دارد زندگی خود را با از بین بردن نظم جهانی ادامه دهد نیز مبارزه کند.
خانه فروغ الملک شیراز (+تصاویر)
هل سیاه چیست؟ خواص و مضرات هل سیاه
شروع کمفروغ اسپانیا با تساوی ناامید کننده خانگی برابر سوئد
مستند نمایش سرباز به تالار وحدت میآید
سینما حقیقت؛ این مستندهای جذاب را از دست ندهید
مستند مهین؛ یک قاتل زنجیرهایِ خونسرد و بالفطره
خانه زینت الملوک، خانه ای بازمانده از دوره قاجار (+تصاویر)
خانه تیزنو یکی از دیدنی ترین خانه های تاریخی دزفول
خانه شیخ بهائی اصفهان زیباترین خانه تاریخی آسیا
برترینها: حواشی پیرامون محمدحسین مهدویان و زخم کاری به اوج رسیده، درباره کیفیت زخم کاری بحثی نیست، اما درباره خودِ مهدویان بحثهای زیادی شده، فیلمسازی که در یک تلقی مرسوم خودی محسوب میشد و حالا قبای اپوزیسیون بر تن کرده. بخش اول متن انتقاد «انصافی» از مهدویان است از نگاهی که اپوزیسیون نسبت به مهدویان دارد و او را آدمی اهل معامله میداند، بخشهای بعدی متن اما شامل نگاه افرادیست که غالبا اصولگرا هستند و این تنشهای اخیر مهدویان را ناشکری او در قبال امکاناتی میدانند که طی این سالها در اختیار او قرار گرفته.
مصطفی انصافی نوشت: «از عجایب روزگار یکی هم این است که محمدحسین مهدویان چند وقتی است قبای اپوزیسیون به تن کرده. بیانیهی اعتراضی صادر کرده و خودش را نخبهای خوانده که مسؤولانی قدرناشناس دارند او را میتارانند و دیر نیست که نتفلیکس بیاید و نیروهای خلاق و هوشمندی، چون او را با خود ببرد. از این شوخی جنابشان که بگذریم، واقعیت این است که مهدویان اتفاقاً پدیدهای است که فقط در وضع فعلی موجود میتوانسته رشد کند. او دقیقاً برآمده از همان ساختاری است که اکنون به آن معترض است، ساختاری که در آن روایت تاریخ معاصر در انحصار است و هیچ رویکردی به تاریخ معاصر به جز یک روایت امکان روایت شدن ندارد. دشمنان قدیم و جدید هرگز امکان ظاهر شدن حتی در قامت ضدقهرمان روایت را ندارند،هر شکلی از همدلی با آنها در روایت ممکن نیست و خب کسی که کمترین اطلاعی از ساز و کار روایت دراماتیک داشته باشد میداند که در چنین شرایطی خلق کردن چه دشوار است.
مهدویان در چنین ساختاری سه فیلم ساخته دربارهی چند برههی حساس تاریخ معاصر ایران. فیلمهایی، چون ایستاده در غبار، ماجرای نیمروز و رد خون، فارغ از کیفیتشان، بدون نظارت و هماهنگی با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی اساساً امکان ساخته شدن نداشتهاند. مهدویان محصول «تعامل» در این زمانه است. او از این که مضمون پیچیدهی قدرتطلبی و فساد اقتصادی را به یک کَلکَل خانوادگی تقلیل داده. از توقیف منبع اقتباسش هم ناراحت نیست. اما حذف صحنهی لاس زدن زن و مرد داستان، راه نفسش را بسته.
بله آقای مهدویان، صدایی که از گلوی شما خارج میشود شبیه صدای کسی که راه نفسش بسته شده نیست. صدای کسی است که میگوید زخم کاری را ببینید.»
کاربری با نام سید محمد در اینستاگرام خودنوشت: «اگر پنج سال پیش از من میپرسیدی چند مورد از عجایب دورانت را نام ببر به پدیدهای به نام مخملباف اشاره میکردم. یار دوران اوج سید مرتضی آوینی و چریکی که روزگاری داغ ساواک روی پیشانیش خورده بود. همانی که حتی فریم عینکش شبیه سید شهیدان اهل قلم بود تا شاید دنیا را از قاب چشمان آوینی به نظاره بنشیند.
مبارز مشهور دهه شصت حالا دنیای کرختی را تصویر میکند با تاروپودی از زنان بیشوهر و جانیان بی مادر. قله دانستههایش در سکس و فلسفه سر ریز شده است. نامه به ربع پهلوی مینویسد. در باشگاه حامیان مریم و مسعود ثبت نام کرده و در راه مبارزه با انقلاب کم نمیگذارد. مخملباف، رویاهای خود را حالا وارونه میبیند و تمام هستی خود را در این مسیر قمار کرده، اما چه شد که این شد؟ پاسخ را از سید مرتضی بشنوید، آنجایی که پیرامون اصالت روش و ابزار به مخاطب خود میفهماند که ابزار خود به خود گرایشات را در افراد ایجاد میکند و اتمسفر سینما تا حد زیادی قابلیت دارد که رویکرد افراد را دگرگون سازد. حالا مشخصتر میشود که چرا سیدمرتضی تا بود، جو حاکم سینما آنرا پس میزد، آنهم نه سینمای چندپاره دهه نود، بلکه سینمایی که در هوای دهه شصت و هفتاد نفس میکشید.
ماجرای امروز محمد حسین مهدویان هم تا حدودی شبیه مخلباف است، اما نه به تند و تیزی مطلع و مقطع آن.ای کاش این قلم نمینوشت پسری که از خاک روایت فتح جان گرفت و با "بچههای حزب الله" پا به عرصه گذاشت و بارها گفت که آوینی استاد نادیده من است، میوه درخت گردواش، خود تحقیری و تقدیس عدالتخانه اروپایی است. همان اروپایی که در حلبچه عراق و کردستان ایران و دهها نقطه دیگر، آزمایشگاه مواد شیمیایی به راه انداخته بود و تاثیر ترکیبهای خردلی را بر روی نمونههای انسانی میآزمود. اندوه فراوان که محمدحسین ایستاده در غبار سینمای ایران، حالا درد تیغ ملایم سانسورچی را بر نمیتابد، زیرا بر زخم کاری او میخورد. زخمی که آغشته به خیانت و خشونت است و اینَک او بر آن شده که از حق مخاطبین برای درک کامل کثافت حمایت کند.ای کاش شاگرد دوست داشتنی آوینی، نگاهی به راه طی شده بیندازد، آخرین روزهای زمستان خود را بنویسد و مخملباف درون خود را بکشد. مخملبافی که این بار، جای ژان لوک گدار به کوئین تارانتینو علاقهمند است.»
کاربری با نام محمد با نگاهی اصولگرایانه در رشته توییتی نوشت: «دو سال گذشته جایزه بهترین کارگردانی رو به محمد حسین مهدویان دادند. کسی که در ذهن مردم از خودش یک کارگردان به اصطلاح انقلابی ساخته بود، اما روی سن جشنواره رفت، حرفهای عجیب غریبی در مورد سیاست آن روزها زد. از حوادث آبان ۹۸ گرفته تا هواپیمای اکراینی و...، اما چرا یه همچین آدمی باید همچین حرفهایی رو بزند. مهدویان آدمی اصلاح طلب دو آتیشه است و این تفکر خودشو هیچ وقت پنهان نکرده است. او حتی در انتخاباتهای قبلی هم از حسن روحانی حمایت کرده است. مهدویان در جشنواره ۹۸ با فیلم درخت گردو با بازی پیمان معادی و مهران مدیری حاضر شد. فیلمی که به لحاظ ساختار و بازیگر با سه فیلم قبلی خود متفاوت بود علی الخصوص حضور بازیگر بین المللی مثل پیمان معادی فیلمشو رو در موقعیت خاص قرار میداد.
توضیحاتی در مورد فیلم درخت گردو:درخت گردو فیلمی بود در مورد بمباران شیمیایی سردشت. اما مفاهیم وجودی در فیلم عبارت بود از پانکردیسم، جنگ بین اقوامهای مختلف خصوصا ترک وکرد و از همه مهمتر تطهیر چهره غرب در دفاع از ایران مقابل بمبارانهای شیمیایی انگار فیلم رو برای جشنوارههای غربی ساخته است. اما سوال پیش میآید که چرا یه همچین آدمی با همچین تفکری این گونه فیلم هارا میسازد؟
یکی از دبیران سابق جشنواره فجر (دکتر شاه حسینی) میگوید: «عدهای از فیلمسازان فعلی کشور، بازداشتیهای سیاسی اند. بازداشتیهایی که قول میدهند در فیلم هایشان مفاهیم خوب نشون بدهند و در عوض خبری از زندانواین حرفها نباشد. کار دیگری که این افراد انجام میدهند، بهره گیری از امکانات دولتی و حکومتی برای مطرح کردن خودشان به عنوان فیلمساز است و وقتی خرشان از پل گذشت، کار خوشان را میکنند.
مهدویان هم از این غائله مستثنی نیست.» فیلمهای دیگر مهدویان هم مثل ماجرای نیمروز ۱ یا رد خون و یا لاتاری هم کم شیطنت آمیز نبوده است. از بد نشون دادن لاجوردی و خوب نشون دادن کشمیری در ماجرای نیمروز ۱ گرفته تا تطهیر چهره منافقین و عوض کردن جای جلاد و شهید در رد خون و بهتر نشون دادن دوست پسر از پدر در لاتاری از دیگر شیطنتهای او بود. نتیجه گیری: بدترین سم برای یک سینمای یک کشور دادن فرصت به کسانی است که منطق فکری اش را قبول نداشته باشند و مادامی که اینگونه باشد، سینما رشدی نخواهد داشت.»
داوود طالقانی روزنامهنگار در روزنامه فرهیختگان(اصولگرا) نوشت: «مهدویان و فردوسیپور با تمام تفاوتهایشان شباهتهایی انکارناشدنی دارند؛ هر دو دستپروده و محصول یک نظام فرهنگی و سازمان رسانهای دولتی و نفتی هستند که از قضای روزگار بیشتر از یک کارمند مواجببگیر ظاهر شدهاند و بیرون از سازمان و سیستم نیز دستگاههایی برای خود دارند.
ترهات مهدویان درباره سانسور را اگر کارگردانی از دایره هنر و تجربه یا خارجنشینهای بیرونگودنشین و جوانکهای داعیهدار سینمای مستقل (که در ایران وجود خارجی ندارد) گفته بودند، شاید میشد دربارهاش التفاتی داشت، اما بهقول قدیمیها، این همان امامزادهای است که خودمان ساختهایم!
اینکه تحمیق مخاطب و تحقیر کارگر در شیشلیک کافی نبود و باید پیوست پشتصحنه و پیشتولید زخمکاری را با روایتهای یکطرفه در هیجانیترین و عاطفیترین و احساسیترین مدیوم رسانهای بازگو کرد؟
البته سلبریتیها بسیار باهوش هستند. کافی است از تجربه تعامل مدیریتی رسانه ملی و شبکه سه سیما با فردوسیپور درس گرفت تا هربار که بهنفعمان نبود، مدیریت رسانهها را موجوداتی به دلخواه خودمان بازتعریف کنیم. به همین دلیل نیز داستان فردوسیپور بار دیگر در هیبت مهدویان بازسرایی میشود.»
هزینه تولید یک آهنگ و یا یک آلبوم موسیقی چقدر است؟
انتخاب ساز موسیقی – چند نکته ی اولیه و مهم در انتخاب ساز برای شروع یادگیری موسیقی-قسمت اول
راهنمای خرید ارگ و کیبورد موسیقی
بهترین تفنگهای اسباب بازی در بازار ایران
101 “ایده کسب و کار” موفق در ایران و جهان ! (از 1340 تا 1399) + ویژگیهای شغل خوب
بهترین نقاط ایران برای کمپینگ: دوستداران طبیعت حتما بخوانند
بهترین ورزش رزمی در ایران و جهان برای دفاع شخصی یا قهرمانی کدام است؟ چرا؟
آبغوره خانگی یکی از چاشنیهای محبوب ایرانیهاست و از دیرباز مورد استفاده ایرانیان بوده و اغلب خانوادهها آن را در خانه درست میکردهاند. آبغوره فواید زیادی دارد و درمان بسیاری از بیماریهاست و نگهداری از آن بسیار مهم است، زیرا آبغوره فاسد میتواند موجب خطرات زیادی مثل مسمومیت و حتی ابتلا به سرطان شود.
در این مطلب روش نگهداری آبغوره از ابتدای تمیز کردن غورهها، استریل کردن شیشه، ریختن آبغوره در شیشه و روش و محل مناسب نگهداری بعد از آن را بهخوبی برای شما شرح میدهیم.
مواد لازم
غوره عسکری یا شیرازی: به میزان دلخواه
نمک: به میزان لازم
آبغوره خانگی را میتوانید از انواع غوره تهیه کنید، فقط کافی است غوره انتخابی شما کاملا ترش و نارس باشد تا آبغوره ترشی داشته باشید.
طرز تهیه
ابتدا غورهها را دانه کنید و در یک ظرف مناسب بشویید، سپس در صافی بریزید و اجازه دهید آب آنها کشیده شود. پس از آن، آب آنها را بگیرید و در یک ظرف مناسب بریزید و صبر کنید که لِردهای آن تهنشین شود. آنگاه آنها را در بطریهای مناسب بریزید و در معرض نور مستقیم خورشید قرار دهید.
توجه کنید که بطریها چند سانتیمتر سر خالی باشند تا هنگام جوشیدن آبغوره در مقابل نور خورشید سرریز نشوند. پس از متوقف شدن جوشش، مقداری آبغوره به آن بیفزایید و در آخر یک قاشق غذاخوری روغن زیتون یا روغن کنجد نیز به آن اضافه کنید تا هوا به مواد نرسد و کپک نزند. برای جلوگیری از کپکزدن، بطریها باید خشک و تمیز باشند.
از غورههای خراب برای درست کردن آبغوره استفاده نکنید.
غورهها را پس از دانه کردن به خوبی بشویید و اجازه دهید تا کاملا خشک بشوند (حدود ۱۴ الی ۲۴ ساعت صبر کنید تا خشک شوند) زیرا اگر آبی روی آنها بماند بعد از آبگیری موجب فاسد شدن و کپک زدن سریع آبغوره میشود.
با آبغوره کپکزده چه باید کرد؟
در قدیم کپکی را که روی آبغوره میبست برمیداشتند و بقیه آن را مصرف میکردند اما این کار از لحاظ سلامتی صحیح نیست.
برخی کپکها، سمومی مانند مایکوتوکسینها را تولید میکنند و برخی از این سموم در گروه مواد سرطانزا قرار میگیرند و میتوانند باعث ابتلا به انواع سرطان، مخصوصا سرطان کبد شوند. از آنجا که نمیتوان با چشم غیرمسلح، کپکهای خوب و بد را تشخیص داد، توصیه میشود که در صورت مشاهده کپکزدگی در سطح آبغوره از مصرف آن خودداری کنید.
انتخاب شیشه مناسب برای نگهداری آبغوره
برای نگهداری آبغوره از شیشههای کوچک استفاده کنید و پس از باز کردن هر شیشه آن را زود مصرف کنید.
سعی کنید شیشهای انتخاب کنید که دهانه آن تنگ باشد تا بهراحتی کپک نزند.
از ظروف یا بطریهای پلاستیکی برای نگهداری آبغوره استفاده نکنید زیرا مواد اسیدی موجود در آبغوره با دیواره ظروف پلاستیکی واکنشهای نامطلوبی ایجاد میکند و باعث سمی یا سرطانزا شدن آن میشود.
برای نگهداری آبغوره از ظروف شیشهای استفاده کنید و بهتر است این ظروف شیشهای، تیره باشند تا کمتر نور را از خود عبور دهند.
از تماس قاشقهای چرب یا مرطوب با آبغوره خودداری کنید و حتی درِ شیشه را هم چرب یا مرطوب نکنید.
روشهای استریل کردن شیشه آبغوره قبل از استفاده
روش اول: با استفاده از آبجوش
ابتدا شیشهها را بشویید و به صورت افقی داخل قابلمه بگذارید (برای اینکه آب قابله داخل شیشه نیز برود) سپس داخل قابلمه را با آب هم دما با شیشهها پر کنید و آن را روی حرارت متوسط اجاق گاز قرار دهید. اگر شیشه درِ فلزی دارد، آن را نیز در قابلمه بیندازید تا استریل شود.
صبر کنید تا آب به جوش آید، سپس اجازه دهید شیشهها به مدت یک ربع داخل آب در حال جوش بمانند. سپس شیشه را از آب درآورید و صبر کنید خشک بشود.
توجه: در این روش شیشه و آب دائما هم دما هستند و با هم دچار افزایش دما میشوند و به همین دلیل از شکستن شیشه جلوگیری میشود.
روش دوم: با استفاده از فر
بعد از شستن شیشهها آنها را به مدت حداقل یک ساعت در فر از قبل گرم شده بگذارید، فر نباید خیلی داغ باشد زیرا ممکن است شیشهها بشکنند.
روش سوم: با استفاده از مایکروفر
شیشهها را خوب بشویید و به مدت دو دقیقه در مایکروفر با درجه بالا قرار بدهید.
روش صحیح ریختن آبغوره درون شیشه
بعد از اینکه شیشه کاملا خشک شد بهآرامی آبغوره را داخل شیشه بریزید، طوری که شیشه تا لبه پر نشود و مقدار خیلی کمی از لبه شیشه خالی بماند تا با ایجاد خلا، اکسیژن به داخل آبغوره راه نیابد و امکان رشد کپکها وجود نداشته باشد. سپس روی سر شیشه را با نایلون یا سلفون بپوشانید و درِ شیشه را محکم ببندید.
بعد با استفاده از نوار چسب برق کاری دور تا دور درپوش شیشه را چند دور بپیچید. با این کار راه نفوذ هوا درون شیشه بسته میشود و مدت طولانی میتوانید آبغوره را نگهدارید. برای مهر و موم کردن درِ شیشه به صورت سنتی میتوانید با آب و آرد خمیر درست کرده و آن را دور درپوش شیشه قرار دهید.
برای نگهداری طولانیمدت از آبغوره چه کنیم؟
برای نگهداری طولانیمدت از آبغوره، آن را با کمی نمک بجوشانید و گرفتن کفهای روی آبغوره را نیز فراموش نکنید. به یاد داشته باشید حرارت گاز باید کم باشد و بعد از ۱۵ دقیقه قابلمه را بردارید. بگذارید مواد آبغوره تهنشین شود و سپس درون بطریها بریزید و در آن را محکم ببندید.
نکات مهم تهیه و نگهداری از آبغوره
غوره باکیفیت تهیه کنید؛ غوره عسکری برای این کار کاملا مناسب است، زیرا هسته ندارد و برای تهیه پودر غوره نیز در غذا مطلوب است.
دم غورهها را حتما بگیرید در غیر این صورت طعم آبغوره شما گس خواهد شد.
با جوشاندن بیشتر آبغوره میتوانید آن را غلیظتر و ترشتر کنید و این کار به شما کمک میکند تا مدت زمان بیشتری بتوانید از آبغورهتان نگهداری کنید.
آبغوره را در شیشههای کوچک بریزید تا بعد باز کردن درب آن را سریع مصرف کنید تا تمام شود و کپک نزند.
شیشههایی که میخواهید آبغوره را درون آن بریزید، از قبل استریل کنید.
خواص آبغوره
آبغوره خانگی برای دفع کرم روده و تقویت معده بسیار مفید است و میتواند در طولانیمدت درمانکننده پادرد و کمردرد نیز باشد و چربیهای اضافی غذاهای چرب و سنگین را از بین ببرد و در درمان چاقی موثر است.
غوره سرد و قابض بوده و برای درمان ورم مخاط دهان و نرمی لثهها توصیه شده است. آبغوره خوردن بلوغ دختران را جلو میاندازد، برای درمان سیاتیک و رماتیسم، کمکردن حرارت و صفرای بدن، برای از بین بردن ورم گلو و... بسیار مفید است.
فوتوفن خانهداری
تفالههای غوره را دور نریزد و آنها را در سینی پهن کنید و جلوی آفتاب بگذارید تا خشک شوند و به عنوان چاشنی در غذاهایتان استفاده کنید و از آن لذت ببرید.
به آبغوره نمک کمی اضافه کنید تا هم بتوانید به صورت شربت از آن استفاده کنید و هم فشار خونتان زیاد نشود.
با این نکات ساده اما مهم حتما آبغوره خانگی خوبی تهیه خواهید کرد که خراب نمیشوند و میتوانید در طولانیمدت از آن استفاده کنید.
لیست لوازم جشن تولد+ تصاویر لوازم تزیین تولد
بهترین نرم افزار جهت طراحی فایل های برش لیزری
راهنمای انتخاب لوازم اصلی آشپزخانه
راهنمای انتخاب بهترین فایل کشویی های موجود در بازار
معرفی انواع سبک های فایل اداری در دکوراسیون داخلی ادارات
راهنمای انتخاب مدل کتابخانه خانگی دیواری