فروشگاه

فروشگاه اینترنتی

فروشگاه

فروشگاه اینترنتی

چگونه چشم ها را در صورت برجسته کنیم ؟

چگونه چشم ها را در صورت برجسته کنیم ؟

مجموعه: آرایش صورت

آرایش چشم, برجسته کردن چشم, درشت کردن چشم ها

برجسته کردن و درشت کردن چشم ها به کمک آرایش قوانینی دارد که دانستن و به کار گیری این قوانین باعث حصول بهترین نتیجه می شود.

مژه هایتان را فرکنید: یکی از ساده ترین راه ها برای بزرگ تر نشان دادن چشم ها استفاده از فرمژه است پس فراموش نکنید حتما قبل از ریمل زدن مژه هایتان را فر کنید.

از مژه مصنوعی استفاده کنید: اگر قصد شرکت در یک مراسم کاملا رسمی و بزرگ را دارید سعی کنید از مژه مصنوعی استفاده کنید ، این کار باعث درشت تر و زیباتر به نظر رسیدن چشم ها می شود.

به مژه های پایین هم ریمل بزنید: بسیاری از متخصصان گریم معتقدند که ریمل زدن به مژه های پایینی هم باعث درشت تر دیده شدن چشم ها می شود ، البته باید توجه کنید که برای ریمل زدن به مژه های پایینی ابتدا مژه های بالا را ریمل بزنید سپس بدون اینکه دوباره فرچه ی ریمل را داخل ظرف ریمل وارد کنید مژه های پایین را ریمل بزنید ، فرچه را به طور عمودی روی مژه های پایین عقب ، جلو ببرید.

خط چشم سفید استفاده کنید: یک روش دیگر برای بزرگ تر نشان دادن چشم ها استفاده از خط چشم سفید است، داخل پلک پایین را به کمک یک مداد سفید نرم خط سفید بکشید البته این خط سفید را می توانید در گوشه ی چشمتان نیز بکشید.

ابروهایتان را تمیز و مرتب نگه دارید : برای اینکه چشمانتان بزرگ تر و برجسته تر دیده شود باید به ابروهایتان نیز توجه کنید و یک قوس خفیف به ابروهایتان بدهید و همواره ابروهایتان را تمیز و مرتب نگه دارید.

مرگ دلخراش راننده پراید حامل گوشت-حادثه رانندگی در اهر ۳ فوتی داشت-تصادف مرگبار با شتر در سیریک

مرگ دلخراش راننده پراید حامل گوشت/ حادثه رانندگی در اهر با 3 فوتی داشت

مجموعه: اخبار حوادث

تاریخ انتشار : شنبه, 23 مرداد 1400 18:26

تصادفات در ایران،اخبار حوادث،خبرهای حوادث
راننده خودروی پراید حامل بسته‌های گوشت، بعد از تصادف شدید با جدول، جان خود را از دست داد.

به گزارش تسنیم، ساعت ۱۵:۴۰ روز گذشته حادثه تصادف در اقدسیه، چهار راه آجودانیه به سامانه ۱۲۵ اطلاع داده شد و ستاد فرماندهی آتش‌نشانی تهران بلافاصله نیروهای عملیات ایستگاه ۶۱ را به محل حادثه اعزام کرد.

 

بنا به اظهار مهدی زمانی، فرمانده آتش‌نشانان اعزامی، یک دستگاه خودروی سواری پراید که تعدادی بسته‌های گوشت نیز در آن قرار داشت، به هنگام حرکت در مسیر شمال به جنوب خیابان آجودانیه، به علت نامشخصی پس از برخورد با جدول کنار خیابان از مسیر اصلی خود منحرف و روی سقف واژگون شد.

 لیدی مد

وی افزود: به دنبال وقوع این حادثه، راننده خودرو که مردی ۶۰ ساله بود و به شدت مجروح شده بود، داخل خودرو گرفتار شد.

 

زمانی تصریح کرد: آتش‌نشانان به محض رسیدن به محل حادثه، پس از گذاشتن علائم هشدار دهنده در بزرگراه، جریان برق خودروی سواری را قطع و از نشت بنزین در این وسیله‌نقلیه جلوگیری کردند.

 

این فرمانده آتش‌نشانی خاطرنشان کرد: نیروهای آتش‌نشانی در ادامه با استفاده از ابزار هیدرولیکی، راننده را از داخل اتاقک درهم‌پیچیده خودرو سواری خارج کردند و وی را تحویل عوامل اورژانس دادند.

 

وی با اشاره به اینکه علت وقوع این حادثه رانندگی توسط پلیس راهور در حال بررسی است، گفت: امدادگران اورژانس پس از انجام معاینات اولیه اعلام کردند که این شخص به علت شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است.

 

بنابر اعلام پایگاه خبری ۱۲۵، جسد این شخص برای انجام اقدامات قانونی و انتقال به پزشکی قانونی تحویل نیروی انتظامی شد.

تصادفات در ایران،اخبار حوادث،خبرهای حوادث
تصادفات در ایران،اخبار حوادث،خبرهای حوادث
تصادفات در ایران،اخبار حوادث،خبرهای حوادث

 

***

 

حادثه رانندگی در جاده اهر ـ هریس ۳ فوتی داشت

سخنگوی اورژانس آذربایجان‌ شرقی گفت: سه نفر در سانحه رانندگی در جاده اهر ـ هریس و در محدوده «سرای» فوت کردند.

 

به گزارش ایلنا، وحید شادی‌نیا سخنگوی اورژانس آذربایجان‌ شرقی بیان کرد: این حادثه عصر دیروز جمعه بر اثر برخورد یک دستگاه خودروی پژو با خودروی وانت پیکان رخ داد که ۲ سرنشین پژو در دم جان باختند. 

 

او افزود: مصدومان حادثه نیز به بیمارستان‌های امام رضا (ع) و امام سجاد (ع) شهرستان هریس انتقال یافتند که یکی از مصدومان در بیمارستان فوت کرد.

 

Soltanpour Studio

شادی‌نیا ادامه داد: این مصدوم به دلیل شدت جراحات وارده در بیمارستان هریس جان باخت.

 

تصادفات در ایران،اخبار حوادث،خبرهای حوادث

 

 ***

 

تصادف مرگبار با شتر در سیریک

برخورد یک دستگاه خودروی سواری با شتر در شهرستان سیریک، یک کشته برجای گذاشت.

 

 رئیس راهداری و حمل و نقل جاده‌ای شهرستان سیریک گفت: در این حادثه که ساعت ۵ و سی دقیقه بامداد امروز، در جاده اصلی سیریک - میناب محدوده شهر گروگ رخ داد، راننده خودرو دردم جان باخت.

 

اخبار,اخبار امروز,خبرهای جدید

عبدالرضا سالاری افزود: شهرستان سیریک حدود چهار هزار نفر شتر دارد.

 

روستا‌های پالور، زیارت حسن آباد، میشی، کلاوی، کنارجو، کرپان، سلمه ای، گونمردی و جیفری مراکز اصلی پرورش شتر است.

بزرگ‌ترین پایگاه نظامیان آمریکا در شرق افغانستان به‌دست طالبان افتاد

بزرگ‌ترین پایگاه نظامیان آمریکا در شرق افغانستان به‌دست طالبان افتاد

مجموعه: اخبار بین الملل

تاریخ انتشار : شنبه, 23 مرداد 1400 18:31

طالبان،اخبار بین الملل،خبرهای بین الملل
منابع افغان از تسخیر "اسدآباد" مرکز ولایت کنر در مرز افغانستان با پاکستان توسط طالبان خبر دادند.

به گزارش ایسنا، یک منبع از دولت محلی به اسپوتنیک گفت: اسدآباد مرکز استان کنر و زندان آن به دست طالبان افتاد.

 

پیش از این منابع خبری امروز شنبه از تصرف "شرنه" مرکز ولایت پکتیکا توسط طالبان خبر داده بودند.

 

 ***

 

طالبان مدعی تصرف مزارشریف شد

 همزمان با ادامه پیشروی‌های طالبان این گروه خبر از تصرف شهر مزارشریف داد.

 

این در حالی است که غلام سخی لاله، شورای ولایتی بلخ، ساعت ۹:۳۰ امشب شنبه، ۲۳ مرداد گفت: طالبان پس از شکستن خطوط دفاعی وارد شهرمزارشریف شده اند و جنگ در کوچه پس کوچه های شهر ادامه دارد. 

 

به گفته وی، وضعیت شهر نگران کننده است و وضعیت قابل پیشبینی نیست.

 

این در حالی است که سربازان قول اردوی ۲۰۹ شاهین مقر این فرماندهی را ترک کرده اند و تمامی نیروهای مستقر در پل امام بکری و شهرستان دهدادی به داخل شهر مزارشریف عقب نشینی نمودند.

 

مارشال دوستم و عطا محمد نور در خط حضور دارند و در تلاش بسیج نیروهای شان هستند صدای فیر در تمام شهر شنیده می‌شود و ساکنان مزارشریف سخت نگران شده اند.

 

زندان مزارشریف نیز به کنترل طالبان درآمد و تمام زندانیان آن آزاد شده اند.

 

با این وجود شهر مزارشریف سقوط نکرده است و نیروهای دفاعی همچنین علیه تهاجم طالبان ایستاده اند. 

 

خبرهای تایید نشده می‌رساند که ذبیح‌الله مهمند، فرمانده قول اردوی ۲۰۹ شاهین خیانت کرده و برخی از خطوط جنگ را به طالبان واگذار کرده است. 

 

مهمند هرچند تحت نظارت مارشال و نور بود، اما مشخص نیست که چگونه موفق به خیانت شده است.

 

مارشال دوستم، نور و بقیه متحدان شان در تلاش اند اوضاع را کنترول کنند با این حال درگیری در حومه‌های شهر جریان دارد.

 

***

 معمار خلاق ایران: امین سلطانپور


مرکز استان دایکندی افغانستان به تصرف طالبان در آمد

یک خبرگزاری آمریکایی خبر داد که مرکز استان دایکندی افغانستان تنها با شلیک دو گلوله به تصرف نیروهای طالبان در آمده است.

 

یک نماینده پارلمان افغانستان مدعی شد که شهر «مهترلام» مرکز استان لغمان در شمال شرق کابل، بدون هیچگونه درگیری تحت کنترل طالبان در آمده است.

 

***

 

بزرگ‌ترین پایگاه نظامیان آمریکا در شرق افغانستان به‌دست طالبان افتاد

بزرگترین پایگاه نظامی در لوگر تحت نام «Fob Shank» به دست طالبان سقوط کرد.

 

منابع می‌گویند که صدها نیروی دولتی با طالبان یکجا شدند و شماری زیادی از اسلحه و وسایط نظامی بدست طالبان افتاده است.

 

در این پایگاه نظامی لوای چهارم اردوی ملی و کندک دوم کماندو مستقر بودند.

 

از سال 2006 تا 2014 میلادی حدود 18000 سرباز آمریکایی در این پایگاه حضور داشتند.

 

قابل ذکر است که شهر پل مرکز ولایت لوگر دیروز بدست طالبان سقوط کرد و اکنون صرف قطعه 333 در شهرستان محمدآغه ولایت لوگر بدست نظامیان دولت قرار دارد و تمامی بخش های لوگر زیر اداره طالبان است.

 

این بزرگ‌ترین پایگاه نیروهای خارجی در شرق افغانستان بود که با ۸ کیلومتر طول و سه کیلومتر عرض، که بین سال‌های 2006 تا 2014 میلادی، در حدود 18 هزار نظامی را در خود جا داده بود.

 لیدی مد

به گفته مقام‌های نظامی در لوگر، تا پیش از توافق صلح آمریکا و طالبان هم، در حدود ۶۰۰ تن از نیروهای ویژه آمریکایی در پایگاه «فاب شنک» (Fob Shank)، بودند؛ اما پس از آن توافق، این شمار به ۳۰۰ نیرو کاهش یافت.

 

10 ترسی که نمی گذارد خلاق باشید

10 ترسی که نمی گذارد خلاق باشید

مجموعه: برای زندگی بهتر

پرورش خلاقیت

خیلی از ما در زمان بزرگسالی اعتماد به نفس خلاقیت را از دست می دهیم

 

ممکن است شنیده باشید که می گویند هر فردی در وجودش خلاقیت دارد و کودکان اغلب خلاق به نظر می رسند. ولی خیلی از ما زمانی که به بزرگ سالی می رسیم اعتماد به نفس خلاقیت را از دست می دهیم و به فردی تبدیل می شویم که از ایده های خلاقانه هراس دارد. بسیاری از روان شناسان و متخصصان حوزه پرورش خلاقیت معتقدند بزرگ ترین مانع برای خلاقیت، ترس است. خیلی از ما زمانی که کار موفقیت آمیزی انجام می دهیم، به جای ادامه آن و خلق چیزی جدید، برای اجتناب از پیامدهای ترس مان متوقف می شویم.

«الیزابت گیلبرت» نویسنده کتاب «تغذیه، عبادت، عشق» می گوید که ترس و خلاقیت دوقلوهای به هم چسبیده هستند. آنچه مردم را از خلاق بودن دور نگه می دارد، این است که برای از بین بردن ترس، خلاقیت را هم با آن از بین می برند. پیام هایی که تشویق به هم نوایی و مهارکردن تک روی می کنند. مدارس و محل های کار ما را فرا گرفته اند و ما همچنان آرزو می کنیم خلاق باشیم. نوآوری تحسین شده است و ما را به عنوان الگویی برای پیروی از خودمان قرار می دهد. فقط این مانده که ما باید ترس از پیشرفت نکردن را کنار بگذاریم. در این مقاله به چند مورد از رایج ترین ترس های ضدخلاقیت و راه مقابله با آنها اشاره می کنیم.
معمار خلاق: امین سلطانپور1- ترس خلاق نبودن!
افرادی که این ترس را دارند در وهله اول باور نمی کنند که می توانند خلاق باشند. آنها تعریفی از خود ارائه می کنند که حتی احتمال خلاق بودن را رد می کند. گاهی اوقات آنها خودشان را کودن تر یا منطقی تر از آن می دانند که بتوانند خلاق باشند. حتی ممکن است بگویند: «من قطره ای از خون خلاقیت در بدنم نیست.» اغلب این افراد فراموش می کنند که هر روزه به نوعی خلاقیت نشان داده اند و آن را جدی نگرفته اند.

راهکار: دانشگاه ها و مراکز مشاوره ای هستند که به افرادی که می خواهند خلاق تر باشند، کمک می کنند. آنها یاد گرفته اند کارشان این نیست که بگویند چطور، بلکه کمک می کنند که این افراد اعتماد به نفس خلاقیت ذاتی شان را که در کودکی داشتند، دوباره زنده کنند. این گونه شروع کنید؛ ابتدا تعریف خود را از اخلاقیت گسترده کنید.
https://www.ladymodkala.ir/لزومی ندارد که «ون گوگ» باشید. به زمان هایی در گذشته که بر مشکلات فائق آمدید، رجوع کنید و آنگاه می بینید که چقدر خلاق هستید. آیا شما می توانید یک مشکل کامپیوتری را حل کنید؟ زمانی که غذا درست می کنید اگر چیزی را نداشته باشید، می دانید چه چیز دیگری را جایگزینش کنید؟ آیا می توانید از چرک نویس ها دوباره استفاده کنید؟ تمامی این فعالیت ها به نوعی خلاقانه است. ممکن است شما یک هنرمند در معرض دید نباید، اما معنی اش این نیست که به اندازه او خلاق نیستید.

ترس های ضدخلاقیت

 

2- ترس از شکست
همه بارها و بارها شنیده ایم ه تنها راه کسب کردن تجربه در مورد کاری، انجام آن کار است؛ اما هنوز هم زمانی که در طول زندگی مان کاری را غلط انجام می دهیم مورد انتقاد قرار می گیریم. ترس از شکست اصلا عجیب نیست.

اینکه کمال گرایی تا مرز ناتوانی و عجز هم رایج شده اصلا عجیب نیست. عواقب شکست خیلی عظیم به نظر می رسد. به ما گفته شده که اگر در امتحان موفق نشویم، نمی توانیم کار کنیم. اگر در کارمان موفق نباشیم، امکان امرار معاش را از دست می دهیم. شکست همه چیز را پرمخاطره می سازد، اما اغلب کارآفرینان و خلاقان شکست می خورند. آنها خود را منعطف می سازند که با شکست دست و پنجه نرم کنند، زیرا تنها راه برا اینکه کاری جدید انجام دهیم این است که بدانیم چطور با شکست مواجه شویم.

راهکار: «ساموئل بکت» می گوید: «شکست بخور، باز هم شکست بخور و این بار بهتر شکست بخور.» راه هایی پیدا کنید که چیزهای جدید را امتحان کنید، بدون فکر کردن به عواقب شکست که خیلی برای مواجهه بزرگ هستند. ابتدا کارهایی را که انجام می دهید آزمایش بنامید نه شکست. شما دارید چیزی را امتحان می کنید و از آن می آموزید. با گفتن اینکه موفقیت، فرآیند کشف کردن و یاد گرفتن است نه نتیجه، می توانید حس کنجکاوی خود را پرورش دهید.

زمانی که تنها هستید سعی کنید یک غذای جدید درست کنید که اگر بد هم شد، کسی متوجه نشود. با رنگ و سفال بازی کنید و نتیجه را برای خودتان نگه دارید و به خاطر داشته باشید که اشتباهات می توانند به بهترین نتایج منجر شوند. همین برچسب های یادداشت رنگی زمانی اختراع شد که یک دانشمند چسبی ارائه کرده بود که چسبندگی کافی نداشت. چه کسی می داند که اشتباهات شما منجر به چه اختراعی می شود؟

3- ترس از ناشناخته ها
لازمه خلاقیت این است که افراد از شکل احتمالی اثرشان آگاه نباشند. فرقی نمی کند می خواهند یک عکس خلق کنند یا یک برنامه کامپیوتری یا اینکه می خواهند شغلی جدید راه بیندازند. هیچ طرح جدید توسط طراح آن پیش بینی نمی شود. آثار اعجاب انگیز اغلب در پیشرفته ترین نقطه از نقطه آغاز قرار دارند. اگر می خواهید فردی خلاق باشید، باید ایده های قدیمی خود را رها کنید و به مکان هایی بروید که تا به حال نرفته اید.

راهکار: خودتان را به انجام کارهای بدون برنامه عادت دهید. با انگشت تان نقاشی بکشید، برای پیاده روی بدون نقشه به یک مکان ناشناخته بروید، به موزه ها، به مراکز خرید و گالری هایی که به طور معمول نمی روید، سربزنید. سعی کنید با افراد با دیدگاه های متفاوت در ارتباط باشید. آنها چشم تان را به افق های جدید باز می کنند. سعی کنید از این فعالیت های جدید لذت ببرید و سپس شروع کنید کمی بخش هایی از زندگی تان را که خیلی تحت کنترل هستند، رها کنید.

پرورش خلاقیت

از بی برنامه بودن نترسید

 

4- ترس از بی برنامه بودن
منطق در فرهنگ ما خیلی باارزش است؛ اما در حالی که نیمکره چپ مغز ارتباطات منطقی را برقرار می کند، این نیمکره راست است که اجازه می دهد خلاقیت به درستی جریان داشته باشد.

آلبرت انیشتین این موضوع را این گونه مطرح می کند که: «ذهن احساسی یک هدیه مقدس است و ذهن منطقی یک خدمتکار باوفاست. ما جامعه ای ایجاد کرده ایم که به خدمتکار افتخار می کند و هدیه را فراموش کرده است.»

راهکار: به خاطر داشته باشید هر یک از دو نیم کره مغز جایگاهی در زندگی شما دارد. از نیمه آزاد و بی برنامه مغز خود برای ایجاد ایده ها استفاده کنید هرچقدر هم که غیرمنطقی به نظر برسند. اجازه بدهید که هر کدام از آنها به نقطه عطفی برای خلاقیت های بعدی بدل شود. زمانی که نیمکره راست تان را آزاد و رها می کنید، به نیمکره چپ اجازه می دهید که از بین آن ایده ها، آنهایی را که شایستگی دارند، انتخاب کند.

5- ترس از قضاوت شدن
قضاوت شدن گاهی خیلی انسان را ناراحت می کند. همه ما زمان هایی را تجربهکرده ایم که قضاوت دیگران ما را ناراحت کرده است. گاهی اوقات حتی قضاوت هایی که فکرش را هم نمی کنید، ناراحت کننده می شود.

بعضی وقت ها احساس می کنیم از ما قدردانی نشده یا مورد بی توجهی قرار گرفته ایم. البته زمانی که کسی از کارمان تقدیر می کند و ما گمان می کنیم کار بارازشی انجام نداده ایم، ممکن است دچار سوءتفاهم شویم.

اغلب ما تصور می کنیم تنها راه دوری از قضاوت شدن این است که کاری را که ممکن است قضاوت شود، انجام ندهیم؛ اما با این کار از پیشرفت مان جلوگیریم کنیم و پتانسیل عظیمی را که در درون هر فردی وجود دارد از بین می بریم. درواقع بزرگ ترین منتقد شما ذهن شماست. همه ما یک منتقد درونی داریم که مدام به ما غر می زند و ترس مان را تغذیه می کند. منتقد درونی شما سعی می کند که شما را از قضاوت دیگران مصون نگه دارد، اما به مرور زمان شما را حتی از ریسک های منطقی و هرچیز بدی دور می کند.

راهکار: قضاوت بازدهی خلاقیت تان را به تعویق بیندازید. همان طور که چیزی جدید خلق می کنید به خودتان فرصت بدهید که چیزهای دیگر را امتحان کنید و اجازه بدهید که خلاقیت در جریان باشد. در طول این فرایند، کار شما این است که اجازه بدهید هر چیز روال خودش را طی کند. بعد از اینکه کارتان تمام شد، آنگاه آن را ویرایش کنید. به این شکل به جای اینکه جریان خلاقانه را فرو بنشانید، چیزی دارید که روی آن کار کرده و پیشرفت کنید. زمانی که دارید کار خود را ارزیابی می کنید، مراقبت زبانی که استفاده می کنید باشید. با اجتناب از انتقادهای بی فایده، با خودتان به مهربانی رفتار کنید. به جای آن دقیقا مشخص کنید کجای کا نیاز به بهترشدن دارد.

6- ترس از برملا شدن
ممکن است تصور کنیم خلاقیت یک مسئله شخصی است و اگر دیگران آن را بفهمند ما را در معرض خطر قرار می دهد. هرچه بیشتر شما روی چیزی کار کرده اید و آن چیز برای تان اهمیت دارد، بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد.

راهکار: هرچه بیشتر کاری اهمیت داشته باشد، بیشتر باعث می شود احساس آسیب پذیری کنید. به جای اینکه در مقابل ترس تان تسلیم شوید، دوباره بررسی کنید که چرا اهمیت دارد و چه چیزی را ممکن می سازد. از آن به عنوان نیرویی برای غلبه بر ترس استفاده کنید.

7- ترس از پذیرفته نشدن
انسان اجتماعی است. تنهایی نه تنها سلامت روانی بلکه سلامت جسمانی و حتی عمر متوسط را هم تحت تاثیر قرار می دهد؛ بنابراین هیچ تعجبی ندارد که آن قدر از پذیرفته نشدن بترسیم.

مدارس به ما می آموزند که خود را با هنجارهای اجتماعی تطبیق دهیم. اغلب افراد خلاق به خاطر عجیب و غریب و دمدمی مزاج بودن طرد می شوند. این چیز جدیدی نیست. همیشه در طول تاریخ پیشگامان از قرادادها سرپیچی می کردند و نظم محل کار را به هم می زدند و به همین دلیل طرد می شدند. گالیله را مجبور کردند که حرفش را مبنی بر اینکه زمین به دور خورشید می چرخد، تکذیب کند. «ون گوگ» هنرمند برجسته در طول زندگی اش فقط یکی از نقاشی های خود را فروخت.

راهکار: در دنیای مدرن ما یک مزیت بزرگ داریم که ون گوگ و گالیله نداشتند. اینترنت و سایر وسایل ارتباط جمعی مدرن جهان را کوچک تر کرده اند. اکنون این مسئله ممکن شده است که ما یک گروه از افراد هم فکر را پیدا کنیم و احساسات خود را هرچقدر هم که عجیب باشند با آنها در میان بگذاریم. برای اینکه از حصار خلاقیت تان بیرون بیایید، خیلی آرام قدم بردارید. ابتدا با خلق کردن در خلوت آغاز کنید، سپس یک گروه حامی پیدا کنید که کارتان را با آنها به اشتراک بگذارید. هنگامی که اعتماد به نفس طردنشدن را به دست آوردید، دایره افرادی که دستاوردتان را می بینند، گسترش دهید تا جایی که دیگر به تمامی آن را پنهان نکنید.

8- ترس از باارزش نبودن
خیلی از ما خود را با دیگران مقایسه می کنیم و خود را ناقص می یابیم. درواقع حتی پیشروهای موفق کسب و کار ممکن است گمان کنند که برحسب تصادف موفق شده اند و اینکه دیگران را فریب داده اند و واقعا سزاوار این جایگاه نبوده اند. آنها این طور تصور می کنند، در صورتی که شواهد که شامل قابلیت و ستایش و نتایج مثبت است، خلاف این موضوع را نشان می دهند. این احساس قلابی بودن بسیار شایع است. بیشتر هم در میان بانوان و گروه های اقلیت رایج است. افرادی که این طور هستند از هر نشانه ای استفاده می کنند تا این اعتقاد خود را که باندازه کافی خوب نیستند، اثبات کنند و این می تواند آنها را حتی از تلاش کردن هم باز دارد.

راهکار: به خاطر داشته باشید یک ایده خلاقانه در ذهن ما زمانی که متوجه آن می شویم هیچ گاه به آن خوبی که باید، نیست. در هر تلاش خلاقانه، نقص و عیب طبیعی و ذاتی است. این مسئله به جای اینکه نشانه ای از بی ارزش بودن شما باشد، امری طبیعی است. تحقق کامل افکار حتی برای خلاق ترین فرد هم غیرممکن است. این لازمه ذات بشر است. اینکه بیشتر بخواهید به این معنی نیست که تلاش های شما بی ارزش بوده است.

9- ترس از تقدیرنشدن
تصویر معمول از هنرمند فقیری که در اتاق زیرشیروانی زندگی می کرد بر فرهنگ ما تسلط دارد. این باعث می شود حس کنیم پرداختن به خلاقیت باعث فقر و گمنامی می شود. خود ما فکر می کنیم برای گذران زندگی و تامین مخارج خانواده، ضروری است که یا به سراغ حرفه هایی چون پزشکی و وکالت برویم و نیز به دنبال شغل آزاد وگرنه هر مسیر دیگری منجر به سختی و فشار اقتصادی می شود.

راهکار: کارهای خلاقانه موفقیت آمیزی را که می توان با آن امرار معاش کرد، مرور کنید. کارگردان ها ،متخصصان تبلیغات، طراحان گرافیک و دیگرانی از این دست، از طریق مشاغل خلاقانه زندگی خود را می گذرانند. بعضی از این مشاغل معیار خوشبختی محسوب می شوند. همه هنرپیشه ها، نقاشان و مجسمه سازها ناگهان مشهور و ثروتمند نشده اند اما ترکیب کردن شغل های خلاقیت آمیز با شغلی که بتوان قبض ها و مخارج زندگی را با آن پرداخت کرد، راهکاری است که خیلی ها در پیش گرفته اند و راه را برای کارایی گزینه های خلاقیت باز می گذارند.

این شغل های جایگزین نیازی به انتظار پشت میزها ندارند. یک هنرپیشه می تواند در بخش صدا کار کند، به بچه ها تعلیم دهد و به کارآفرینان، مهارت های اجرایی را یاد دهد. کارگردان هایی که در یک بازه ای کار نمی کنند، می توانند گروه هایی برای خیریه و تبلیغات برای مشاغل ایجاد کنند. فراموش نکنید که خلاقیت بخش جدایی ناپذیر همه مشاغل است. اگر شما راه بهتری برای انجام چیزی پیدا کنید حتی اگر در کارخانه کار می کنید، شما فردی خلاق هستید. اگر بخش خلاقیت ذاتی انسان را از بین ببریم به راحتی می توان انسان را با یک روبات جایگزین کرد.

خلاق بودن, از بین بردن ترس

 

10- ترس از شروع کردن
آغاز کردن معمولا سخت ترین بخش از هرچیز باارزشی است. قبل از اینکه آغاز کنید، حس انتظار شما باعث می شود بدون اینکه هنوز چیزی در واقعیت رخ دهد، ترس تان آغاز شود. در این زمان است که شما به جای فعالیت، پر از استرس می شوید یا بدتر از آن، ذهن شما خالی می شود و شما منجمد شده و قادر به حرکت نخواهید بود. قفل شدن ذهن در مورد نویسنده ها امری شناخته شده است، اما در مورد مشاغل خلاقانه دیگر هم کاربرد دارد. این باعث می شود که افراد کارشان را به تعویق بیندازند و شهرت شان را خراب کنند.

 

قفل شدن ذهن حتی افراد خلاق مشهو را هم تحت تاثیر قرار می دهد.«داگلاس آدام» نویسنده مشهور باعث شد که ویراستارهای کتابش او را به مدت سه هفته به سوئیتی در یک هتل بفرستند تا جلد آخر کتابش را به پایان برساند، زیرا نوشتن و تمام کردن آن را خیلی به تاخیر انداخته بود.

راهکار: خیلی از نویسندگان به توقف ذهنی اعتقاد ندارند. آنها می گویند چیزی که نیاز دارید این است که برای شروع نظم و ترتیب داشته باشید. هرچیزی که به ذهن تان می رسد هرچند بی اهمیت را بنویسید. صحنه بیرون از پنجره تان را توصیف کنید. خودتان را به جای آغاز داستان در وسط داستان تصور کنید. در مورد کیفیت نگران نباشید فقط شروع کنید.

برای سایر تلاش های خلاقانه هم به همین صورت است. قلم موی نقاشی را بردارید و چیزی روی تخته نقاشی بکشید. نتی را با ابزار موسیقی خود بنوازید، راه حلی را برای مشکل تان امتحان کنید هرچند بدانید که کارایی ندارد. به جای به تعویق انداختن مشکلات با آنها دست و پنجه نرم کنید.

زمانی را برای انجام کارتان تعیین کنید هرچند بدانید که نتیجه خوب نمی شود، سپس در پایان می توانید آن را اصلاح کنید. اغلب نویسندگان کل پاراگراف اول یا حتی فصل اول اثر خود را خط می زنند. چطور عقب نشینی را به پیشرفت تبدیل می کنید؟ از ترسی که شما را به عقب می کشد رها شوید و از خلاقیتی که در درون تان دارید، استقبال کنید.

چطور زندگی دلخواه خود را بسازید

چطور زندگی دلخواه خود را بسازید

مجموعه: برای زندگی بهتر

داشتن زندگی دلخواه

طرح سبک‌زندگی یعنی تلاش شما برای ساختن زندگی که خودتان انتخاب می‌کنید

 

اگر عادت به خواندن مطالب روانشناسی داشته باشید، احتمالاً درمورد طرح سبک‌زندگی چیزهایی خوانده‌اید. شاید ندانید معنای این اصطلاح چیست و چطور می‌توانید اینکار را بکنید. به طور خلاصه، طرح سبک‌زندگی یعنی تلاش شما برای ساختن زندگی که خودتان انتخاب می‌کنید، هر شکلی که باشد. این زندگی شماست، برنامه شماست، خودتان تعیین‌کننده و سازنده آن هستید.

فقط به این دلیل که والدینتان در شهری کوچک زندگی می‌کرده‌اند، در ۱۷ سالگی ازدواج کرده و ۳۰ سال از ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر کار کارده‌اند، به این معنا نیست که شما هم باید همان کار را انجام دهید.

شما انتخاب‌های بسیار زیادی پیش رو دارید و با گسترش تکنولوژی به‌ویژه اینترنت، این انتخاب‌ها به طور قابل‌ملاحظه‌ای بیشتر و بیشتر شده است. شما زندگی خودتان و همه اتفاق‌هایی که در آن می‌افتد را کنترل می‌کنید و زمانیکه به خوبی متوجه شوید، فضای رشد و تجربه برای خودتان ایجاد کرده و شروع به ساختن زندگی رویایی‌تان خواهید کرد.

می‌توانید این را یک نوع «جنبش» تلقی کنید، آدم‌ها سوار عرابه زندگی‌شان شده، به سمت مقصدی که در ذهن دارند جهت گرفته و به سمت آرزوهایشان حرکت می‌کنند.

اگر با عبارت «ساخت سبک زندگی» مشکل دارید می‌توانید آن «پیدا کردن هدف» بنامید.

چرا اینجایید؟
می‌خواهید در این دنیا به چه برسید؟
چه چیزی شما را به هیجان می‌آورد؟
دوست دارید بیشتر چه کاری انجام دهید؟
دوست دارید کارهای موردعلاقه‌تان را با چه کسی انجام دهید؟
با کارهایتان دوست دارید چه تاثیری بر دیگران بگذارید؟

اینها همه سوالاتی است که اگر بخواهید سبک زندگی‌تان را بسازید، قبل از اینکه وارد مسیر کشف و ماجراجویی‌تان شوید، باید از خودتان بپرسید.

همه انسان‌ها به دنبال معنای زندگی و همیشه به دنبال پیدا کردن پاسخی برای این سوال‌اند: «من چرا اینجا هستم؟» همه ما دوست داریم بدانیم که واقعاً بودن ما در این دنیا چه هدف و مقصدی داشته است و چطور می‌توانیم زندگی‌مان را طبق آن هدف پیش ببریم.

کسانیکه می‌خواهند سبک زندگی‌شان را بسازند، پیدا کردن جواب این سوال را ماموریت خودشان دانسته و سعی می‌کنند زندگی‌شان را طبق هدف پیش ببرند.

داستان شخصی من و لحظه «آهان!»
در سال ۲۰۰۵ من مادری مجرد و ۲۸ ساله و صاحب یک دختر ۸ ساله و دختری نوزاد بودم. نزدیک به ده سال - ده سال طولانی و خسته‌کننده - بود که به کار بازاریابی و مالی می‌پرداختم. خیلی وقت بود که علایق و سرگرمی‌های شخصی‌ام را کنار گذاشته بودم، چون در هر حال مجبور بودم که ۶۰-۴۰ ساعت در هفته کاری را انجام دهم که به هیچ وجه دوست نداشتم. تصور من این بود که سخت و طولانی کار کردن تنها راهی بود که می‌توانستم زندگی که می‌خواستم را برای دخترهایم فراهم کنم.

خیلی زود بعد از به دنیا آمدن دختر دومم، قدم بسیار بزرگ و خطرناک برداشتم و خواستم که برای خودم کار کنم شاید با این روش بتوانم زمان بیشتری را با دخترهایم بگذرانم.

چند سال بعد، باز هم احساس می‌کردم که بیش از اندازه از خودم کار کشیده‌ام و سردرگم و ناراضی بودم. بااینکه می‌توانستم هر ساعتی که خودم دوست دارم کار کنم و با این روش وقت بیشتری را با دخترهایم بودم اما واقعیت این بود که ساعت‌های بسیار بیشتری نسبت به قبل کار می‌کردم.

انگار لپ‌تاپم به انگشت‌هایم چسبیده بود و حتی سر میز شام کنار دخترهایم هم لپ‌تاپم کنارم بود.

یک چیزی باید تغییر می‌کرد!
کتاب «قدرت هدف» اثر دکتر واینه دایر (Dr. Wayne Dyer) را شروع به خواندن کردم و دیدم واقعاً این کتاب انگار با روحم حرف می‌زند. وقتی درس‌های این کتاب را وارد عمل کردم، متوجه تغییری فوری و قابل‌توجه در میزان شادی، سلامت و رضایتم شدم.

این کتاب باعث شدن چندین و چند کتاب دیگر در این رابطه مطالعه کنم و کم‌کم چیزهای زیادی درمورد ایده رشد و پیشرفت فردی، ساختن سبک‌زندگی، زندگی باهدف، مدیتیشن، هدف‌سازی و آزادی مالی یاد گرفتم.
لیدی مد کالامن بزرگترین لحظه «آهان!» را در زندگی‌ام تجربه کردم و تصمیم گرفتم که وقتم را فقط صرف دخترهایم، کشف خودم و ساختن سبک‌زندگی‌ام کنم.

قسم خوردم که دیگر هیچوقت کار را فقط به خاطر کار انجام ندهم و سعی کنم هر روزم را به دنبال کردن علایقم، لذت بردن از زندگی‌ام و انجام کارهایی که از آن لذت می‌برم صرف کنم. این مسیر باعث شد که من به طور رسمی نویسنده و مربی زندگی شوم.

تغییرات جزئی در زندگی‌

تصمیم بگیرید که زندگی فوق العاده داشته باشید

 

راه‌هایی که می‌توانید از طریق آن سبک‌زندگی خودتان را بسازید


۱. یادتان باشد که تصمیم با شماست.
اول از همه اینکه خیلی مهم است بفهمید انتخاب‌های زیادی دارید. شما تصمیم می‌گیرید و شما اجرا می‌کنید. پس تصمیم بگیرید که زندگی فوق العاده داشته باشید و این واقعیت را قبول کنید که ممکن است این زندگی کمی متفاوت به نظر برسد. هیچ اشکالی ندارد.
زندگی شما مال شماست. شما ۱۰۰٪ خاص و به نوع خودتان بااستعداد هستید. حق دارید زندگی‌تان را با کارهایی بگذرانید که دوست دارید و چیزهایی را تجربه کنید که به شما لذت می‌دهد.
شما نعمت‌ها و استعدادهایی دارید که شاید دیگران از آن بی‌بهره باشند. خیلی از کارها را شاید کسی نتواند مثل شما انجام دهد. شما تنها کسی روی کره‌زمین هستید که می‌توانید از توانایی‌هایتان استفاده کنید! این را همیشه به یاد داشته باشید. این باعث می‌شود همیشه به خاطر داشته باشید که انتخاب‌های زیادی در زندگی دارید.

۲. کمی خودخواه شوید!
وقتی متوجه شدید که انتخاب‌های زیادی پیش رو دارید، قدم بعدی این است که کمی وقت با خودتان بگذرانید تا ببینید دوست دارید این انتخاب‌ها چه شکلی باشند. طرحی درست کنید که نشان دهد دوست دارید زندگی‌تان چه شکلی باشد.
شاید به موسیقی یا سفر علاقه‌مند باشید و بخواهید سبک‌زندگی بسازید که اینها را در بر داشته باشد.
شاید عاشق ماهیگیری باشید و بخواهید سبک‌زندگی‌تان را طوری بسازید که ماهیگیری در آن گنجانده شده باشد. بنشینید، با خودتان خلوت کنید و روحتان را بشکافید تا ببینید دوست دارید واقعاً زندگی‌تان چه شکلی باشد. حتی به این فکر کنید که دوست دارید وقتی از دنیا رفتید، دیگران درموردتان چه بگویند.
دوست دارید مردم همه دستاوردهایتان را تقدیر کرده یا دوست دارید مرگتان به یاد کسانی بماند که درمورد اکتشافات و تجربیات خاص شما، محبتتان و مهربانی‌تان به دیگران حرف می‌زنند؟
امین سلطانپور۳. به استقبال تغییر بروید و تغییر کنید.
وقتی فهمیدید که دوست دارید زندگی‌تان چه شکلی باشد، وقتش است که آن را عملی کنید. وارد عمل شوید و سعی کنید آرزوهایتان را به واقعیت تبدیل کنید. تغییر ترسناک است اما این ترس باید مثبت و هیجان‌انگیز باشد.
«از همه چیز مهم‌تر این است که زمانبندی واقعاً اعصاب‌خردکن است. کی وقت آن می‌رسد که از کارتان بیرون بیایید؟ مطمئن باشید که چراغ‌سبزهای زندگی‌تان هیچوقت همه با هم روشن نمی‌شوند. جهان هیچوقت علیه شما توطئه نمی‌کند اما هیچوقت هم به میل شما پیش نمی‌رود. شرایط زندگی هیچوقت ایدآل نیست. «یک روز» بیماری است که همه آرزوهایتان را با شما خاک خواهد کرد. اگر برایتان مهم است و می‌خواهید «بالاخره» اینکار را بکنید، شروع کنید چون راه درازی در پیش دارید.» -- تیم فریس، از کتاب ۴ ساعت کار در هفته اگر لازم است کم‌کم شروع کنید و با ایجاد تغییرات جزئی در زندگی‌تان خودتان را در مسیر تغییر بیندازید. نکته مهم این است که فقط کاری کنید که این تغییرات ایجاد شوند. کم‌کم تغییرات بزرگ و بزرگ‌تری را در زندگی‌تان شروع می‌کنید و درنتیجه این تغییرات شادی و خوشبختی‌تان روز‌به‌روز بیشتر خواهد شد.
به استقبال چیزهایی بروید که از ته قلب دوست دارید و این مسیر هیجان‌انگیز ساختن سبک‌زندگی‌تان را آغاز کنید. یادتان باشد شما خودتان به تنهایی کاپیتان این کشتی خاص هستید!
«هیچوقت برای اینکه به کسی تبدیل شوید که می‌خواهید دیر نیست.» -- جرج الیوت