فروشگاه

فروشگاه اینترنتی

فروشگاه

فروشگاه اینترنتی

مشخصات نخستین خودرو شاسی‌بلند آفرودیِ سایپا

مشخصات نخستین خودرو شاسی‌بلند آفرودیِ سایپا


برترین‌ها: هفته گذشته مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا خبر از آغاز پروژه تولید اولین خودروی شاسی بلند آفرودی کشور با نشان ایرانی داد و اعلام کرد که در راستای تداوم بخشی به برنامه‌های تحول گرایانه گروه خودروسازی سایپا، قرار است که محصول جدید گروه خودروسازی سایپا سال آینده به تولید انبوه رسیده و در دسترس مشتریان قرار گیرد.

اما با این حال آیا واقعا شاسی بلند جدید سایپا یک خودروی کاملا ایرانی است و می‌خواهد تحولی بزرگ در بازار خودروی کشور ایجاد کند یا کپی کاری دیگر از خودرو‌های چینی است که با کمی تغییرات قرار است به نام یک خودروی شاسی بلند ایرانی به بازار عرضه شود؟


فودای لندفورت، شاسی‌بلند جدید سایپا

حقیقت این است که خودروی شاسی بلند جدید سایپا که مدیرعامل این گروه خودروسازی بر روی آن مانور بسیار زیادی داده است، در واقع برگرفته از یک خودروی شاسی بلند چینی خواهد بود که حتی اسم آن هم تا به حال به گوشتان نخورده است، ولی می‌توان امیدوار بود که با تغییرات اختصاصی سایپا توسعه پیدا کرده و به بازار عرضه شود.

اینطور که مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا می‌گوید، خودروی شاسی بلند جدید آنان با یک برند ایرانی و همچنین ویژگی‌های منحصر به فردی همچون سیستم انتقال قدرت چهارچرخ محرک و شاسی مستقل راه اندازی خواهد شد که می‌توان به عنوان یک خودروی شاسی بلند آفرودی بر روی آن حساب باز کرد.

در طراحی ظاهری، محصول جدید سایپا برگرفته از یک خودروی شاسی بلند چینی به نام فودای لندفورت است و ساخته شرکتی به نام گوانگ دونگ فودای خواهد بود که قطعا اسمی از آن به گوشتان نخورده است، اما حالا محصول این شرکت گمنام به کشور آورده شده تا با اعمال تغییراتی بر روی آن تبدیل به یک خودروی شاسی بلند آفرودی چهارچرخ محرک شود و در قالب یک برند ایرانی تحت عنوان تیوان از سوی زامیاد تولید و به بازار عرضه شود.

باتوجه به عکسی که روز گذشته از سوی سایپا ارائه شد، فاکتور‌های طراحی آن را با خودروی شاسی بلند چینی لندفورت تطبیق دادیم و جالب اینجاست که به یک نتیجه واحد رسیدیم و هر دو خودرو در طراحی ظاهری خود دقیقا شبیه یکدیگر هستند و باید دید که شرکت سایپا برای بخش فنی این خودرو چه خوابی دیده است و آیا به خوبی می‌تواند این خودروی شاسی بلند را به یک خودروی چهارچرخ محرک آفرودی تبدیل کند یا خیر!.


مشخصات فنی فودای لندفورت

طبیعتا سایپا پیشرانه مستقل و قدرتمندی برای این خودروی شاسی بلند نخواهد داشت و از همان گزینه‌هایی که بر روی لندفورت چینی وجود دازد استفاده خواهد کرد. در این خصوص شاسی بلند لندفورت سه پیشرانه مختلف دارد که یکی از آنان دیزلی بوده و بعید می‌دانیم که راهی بازار کشور شود و همچنین دو پیشرانه بنزینی که یکی از آنان دارای حجم ۲ لیتری و دیگری دارای حجم ۲.۴ لیتری خواهد بود.

در این بین پیشرانه ۲.۴ لیتری هوای مورد نیاز خود را به صورت تنفس طبیعی دریافت می‌کند و همین موضوع باعث شده تا خروجی قدرت کمتری در مقایسه با پیشرانه ۲ لیتری آن داشته باشد که به پرخوران‌های توربوشارژر مجهز شده است.

از آنجایی که شرکت‌های خودروساز داخلی پیشرانه‌های توربوشارژر را برای تولید خودرو‌های مونتاژی ترجیح می‌دهد، باید گفت که این خودروی شاسی بلند هم با پیشرانه ۲ لیتری توربوشارژر خود روانه بازار کشور خواهد شد.


دیگر تجهیزات و امکانات فودای لندفورت

البته هنوز اطلاعات دقیقی از این خودروی شاسی بلند ارائه نشده است و شرکت خودروسازی سایپا وعده داده طی روز‌های آینده جزییات بیشتری از این خودروی شاسی بلند خود ارائه خواهد کرد، اما تقریبا مطمئن هستیم که خودروی شاسی بلند مذکور با پیشرانه توربوشارژر ۲ لیتری پا به خیابان‌های کشور خواهد گذاشت

این خودرو به طور استاندارد نیروی خود را تنها به چرخ‌های جلو ارسال می‌کند، اما سایپا همانطور که وعده داده است این خودروی شاسی بلند را به همراه یک سیستم انتقال قدرت چهار چرخ محرک راه اندازی خواهد کرد که توانایی این خودرو در مسیر‌های آفرودی را به شدت افزایش خواهد داد.

این خودرو با مجهز شدن به سیستم انتقال قدرت چهارچرخ محرک، چیزی از یواز‌های روسی در بازار کشور کم نخواهد داشت و از آنجایی که این خودرو با آپشن‌های بیشتری هم در دسترس مشتریان قرار می‌گیرد، این انتظار وجود دارد که قیمت گذاری این خودروی شاسی بلند بیشتر از ۵۰۰ تا ۵۵۰ میلیون تومان باشد که همین محدوده قیمتی بخش زیادی از تقاضای جامعه را حذف خواهد کرد.

شاسی بلند مذکور احتمالا در ایران با امکاناتی نظیر سانروف برقی، چهار کیسه هوای ایمنی، سیستم‌های ABS و EBD، چراغ‌های هالوژن جلو، آینه‌های تاشو مجهز به گرمکن، صندلی ۶ حالته دستی و یا برقی قابل سفارش، نمایشگر ۸ اینچی لمسی مجهز به سیستم صوتی ۸ بلندگو، استارت دکمه ای، دوربین دید عقب، راهیاب ماهواره‌ای و برخی امکانات دیگر عرضه خواهد شد که پس از معرفی رسمی توسط سایپا، می‌توانیم به جزییات بیشتر آن دسترسی داشته باشیم.

در کشور چین خودروی شاسی بلند لندفورت بسته به نیاز مشتریان در دو نسخه ۵ سرنشین و ۷ سرنشین عرضه می‌شود و هر نسخه‌ای خریداری کنید، یک گیربکس دستی نصیبتان خواهد شد و این انتظار هم می‌رود که شرکت خودروسازی سایپا نیز شاسی بلند آفرودی مورد انتظار خود را با وجود پیشرفت سیستم انتقال قدرت با یک گیربکس دستی به کاربران عرضه کند، مگر اینکه هنگام معرفی رسمی این خودرو شاهد عرضه یک گیربکس اتوماتیک هم به مشتریان باشیم.

در پایان هرچه است، شاسی بلند افرودی جدید سایپا که مدیرعامل این شرکت به عنوان یک دستاورد بسیار بزرگ و مهم برای گروه خودروسازی سایپا از آن یاد می‌کند، کاملا یک خودروی بومی نیست و تنها یک خودروی چینی گمنام است که حالا پیشرفت‌هایی در بخش انتقال قدرت و یا شاسی مستقل آن صورت گرفته است تا قابلیت استفاده در مسیر‌های آفرودی را داشته باشد و باتوجه به شرایط کنونی بازار و همچنین برچسب چهار چرخ محرکی که بر روی آن زده می‌شود، بعید می‌دانیم که این شاسی بلند آفرودی با یک قیمت اقتصادی به بازار عرضه شده و در دسترس مشتریان قرار گیرد.

سوررئالیسم چیست و نقاشی سوررئال چه ویژگی‌هایی دارد؟

سوررئالیسم چیست و نقاشی سوررئال چه ویژگی‌هایی دارد؟


وب‌سایت ایوار - رضا‍ رجب پور: سوررئالیسم مکتبی است که به دنبال کشف ذهن ناخودآگاه انسان به‌عنوان روشی برای خلق اثر هنری می‌گردد. سالوادور دالی، پابلو پیکاسو و مایکل شُوال از مهم‌ترین نقاشان سبک سوررئالیسم هستند.

سوررئالیسم یا فراواقع‌گرایی چیزی فراتر از یک سبک هنری است؛ بلکه می‌توان آن را یک جنبش هنری نامید. برخلاف دیگر مکاتب هنری که از طریق موضوعات بصری، انتخاب رنگ‌ها یا تکنیک‌ها توصیف می‌شوند، تعریف هنر سوررئالیست کمی دشوارتر به نظر می‌رسد.

هنرمندان سوررئالیست نظیر خوان میرو، سالوادور دالی، پابلو پیکاسو یا مایکل شُوال و بسیاری دیگر، به دنبال کشف ذهن ناخودآگاه به‌عنوان شیوه‌ای برای خلق هنر بودند؛ نتیجه‌ی این تلاش‌ها منجر به خلق آثار رؤیایی و گاهی عجیب از طریق روش‌های متعدد بود. هسته‌ی اصلی سوررئالیسم بر به تصویر کشیدن عمیق‌ترین افکاری که به‌طور خودکار پدیدار می‌شوند تمرکز دارد. این فرآیند فکری برای خلق هنر «حرکت غیرارادی» نامیده می‌شود.

سوررئالیسم در طی سال‌ها منجر به خلق کلکسیون شگفت‌انگیزی از آثار هنری، از چشم‌انداز‌های افسانه‌ای و هنر چیدمان‌های عجیب‌وغریب گرفته تا تعاریفی مرموز از انسان و حیوانات، شده است.


سوررئالیسم چیست و چگونه به وجود آمد؟

شاعر فرانسوی، گیوم آپولینر (Guilliame Apollinaire)، اولین کسی بود که واژه‌ی سوررئال را در ارجاع به ایده‌ی یک واقعیت مستقل که «تحت نفوذ» واقعیت خودآگاه ما قرار دارد، خلق کرد.

اما جنبش سوررئالیست در سال ۱۹۲۴ و زمانی که شاعر فرانسوی، آندره برتون، کتاب خود با نام «بیانیه‌ی سوررئالیسم» را منتشر کرد، پا به جهان گذاشت. کتاب او تحت تأثیر نظریه‌ها و نوشته‌هایی در مورد ذهن ناخودآگاه از روانشناس مشهور، زیگموند فروید، مطالعات شگرف کارل یونگ و مکتب دادا (Dada) در اوایل قرن بیستم بود.

وقتی‌که سوررئالیسم به‌عنوان یک مکتب ادبی در آثار نظم و نثر برتون و دیگر شعرا رواج یافت، هنرمندان بصری نظیر جورجیو د کیریکو (Giorgio de Chirico)، پابلو پیکاسو، فرانسیس پیکابیا (Francis Picabia) و مارسل دوشان، سوررئالیسم را پذیرفتند و اثر جدید برتون در سال ۱۹۲۵ با عنوان «انقلاب سوررئالیستی» به رسمیت شناخته شد.


سوررئالیست‌های اولیه مرز‌های خودآگاهی و عقلانیت را به‌منظور آزادسازی ذهن ناخودآگاه به چالش کشیدند. برتون این گزاره را «واقعیت برتر» می‌نامد.

جنبه‌ی بنیادی مکتب سوررئالیست، روشی از بیان «حرکت غیرارادی» است که عمل ثبت و نگارش خودکار و سانسورنشده‌ی افکار و تصاویری که در ذهن یک هنرمند خلق می‌شوند را در برمی‌گیرد. آثار سوررئالیستی با تمرکز بر دستیابی به فرآیند‌های فکری غیرارادی و تفسیر رؤیاها، محدود به یک سبک یا تکنیک هنری خاص نمی‌شوند.

در تمام دهه‌ی ۱۹۲۰، هنرمندان بصری به دنبال کشف مفاهیم سوررئالیستی در هنر بودند و آزادی کامل خلاقیت را جست‌وجو می‌کردند. اولین نمایشگاه سوررئالیسم با عنوان «نقاشی سوررئالیستی» در سال ۱۹۲۵ در گالری پیر (Pierre) در پاریس برگزار شد؛ این نمایشگاه نقش مهمی در شکل‌گیری جنبه‌ی بصری این جنبش داشت.


اگرچه مکتب سوررئالیست در اروپا با شروع جنگ جهانی دوم دچار پراکندگی شد، اما بسیاری از هنرمندان سوررئالیست به آمریکا مهاجرت کردند و این هنر را در آنجا شکوفا ساختند؛ سوررئالیسم بصری در آمریکا و تحت نفوذ هنرمندان نامدار در سراسر قرن بیستم شکل گرفت.


تکنیک‌های هنری در هنر سوررئالیست

ازآنجایی‌که تأکید فراوانی بر آزادی خلاقیت وجود دارد، تکنیک‌های هنری در آثار هنری سوررئالیست بسیار متعدد هستند. بااین‌حال، ازآنجایی‌که به تصویر کشیدن آثار رؤیایی در هنر سوررئالیست بسیار شایع است، شماری از تکنیک‌ها از سوی نقاشان سوررئالیست به‌منظور کمک به ثبت افکار ذهن ناخودآگاه خلق شدند.

تکنیک‌های فروتاژ (فن مالیدن یک مداد نقاشی نرم بر روی یک صفحه‌ی دارای بافت و تار و پود و بر جا گذاشتن آثاری از بافت کاغذ یا بوم) و گِرَتاژ (فن تراشیدن یک سطح نقاشی شده از بوم به‌منظور خلق یک بافت بصری) از روش‌هایی بودند که یک تصویر مختصر و ناتمام را خلق می‌کردند و بیننده را به کشف جزئیات پنهان در اثر وامی‌داشتند.


اما هنرمندان سوررئالیست خود را تنها به یک روش محدود نکردند. مجسمه‌ها، نقاشی‌ها، نقاشی چاپی، نقاشی‌های سیاه‌قلم، آثار ویدئویی و عکاسی و دیگر متد‌ها بخشی از هنر سوررئالیست دهه‌ی ۱۹۲۰ بودند و به نفوذ خود بر هنرمندان امروزیِ الهام گرفته از مکتب سوررئالیسم ادامه می‌دهند.

بسیاری از هنرمندان سبک سوررئالیست نیز اقدام به ترکیب سبک‌های مختلف هنری در یک اثر واحد کرده‌اند؛ آن‌ها در آثار خود به دنبال کشف وجود اشکال قابل‌شناسایی در کنار تصاویر نامفهوم و سیال برای هدایت ذهن بیننده، بدون فراهم آوردن تفاسیر موجز، هستند.

هدف اصلی هنرمندان سوررئالیست پذیرش حرکت غیرارادی و بیان افکار ناخودآگاه و تخیلات ذهن بود؛ امری که از سوی هر هنرمند به شکلی متفاوت تفسیر می‌شد.



هنرمندان سوررئالیست قرن بیستم و امروزی

سالوادور دالی یکی از اولین نام‌هایی است که به هنگام صحبت از هنرمندان سوررئالیست به ذهن‌ها خطور می‌کند. دالی نیز به‌مانند بسیاری از هنرمندان این مکتب، از روش‌های مختلفی نظیری نقاشی‌های سیاه‌قلم، نقاشی چاپی و نقاشی برای خلق رؤیا‌های خاص و تصاویر توهم‌آمیز خود استفاده می‌کرد.

برتون هنر دالی را به‌عنوان «یک اثر واپسگرایانه با نهایت افراط در خلقِ فرهنگ مدرن» توصیف می‌کند و به این موضوع اشاره دارد که سبک هنری رازآلودِ وی بینندگان را به کشف مفاهیم ادبی و مذهبی و سایر موضوعات ترغیب می‌کند.


دیگر نامِ آشنا که زمانی از سوی برتون به‌عنوان «سوررئالیست‌ترین فرد در میان ما» یاد می‌شد، خوان میرو است. اگرچه میرو خود را یک سوررئالیست نمی‌داند، اما او بدون شک بسیاری از آثار خود را تحت نفوذ این مکتب خلق کرده است.

میرو به خاطر آثار خلق‌شده‌ی خود با استفاده از انواع روش‌ها مشهور بود و نقاشی‌های وی از هنر فولکلور منطقه‌ی کاتالان و هنر کودکان الهام می‌گرفت. او بر استفاده از رنگ‌های پرطراوت و اشکال نامفهوم به‌منظور تحریک احساسات و شگفت‌زده کردن مخاطب خود تأکید فراوان داشت.


هنرمند معاصر، مایکل شوال، نشان می‌دهد که چگونه مکتب سوررئالیسم در دهه‌ی ۱۹۲۰، هنر مدرن امروزی را با نقاشی‌های تخیلی و پوچ‌انگاری وی تحت تأثیر قرار داده است. نقاشی‌هایی که منجر به رشد محبوبیت این سبک در اوایل هزاره‌ی سوم شده است. شُوال نیز به‌مانند بسیاری از سوررئالیست‌های اولیه از موسیقی و شعر برای خلق اشیاء در نقاشی‌های مسحورکننده و اغلب استعاری خود استفاده می‌کند.

شوال می‌گوید: «پوچ‌انگاری نیز به‌مانند دیگر ژانرها، قوانین مختص به خود را دارد. اما این ژانر هر چیزی خارج از قوانین و مرز‌های عُرفی را در برمی‌گیرد. پوچ‌انگاری تلاشی برای درک زندگی ما به شیوه‌ای کامل صحیح است.»

دیگر جلوه‌ی مدرن در هنر سوررئالیست در آثار آناتول کراسنیانسکی (Anatole Krasnyansky) دیده می‌شود. اگرچه اساساً موفقیت وی به خاطر نقاشی‌های شگفت‌انگیز او از چشم‌انداز‌های معماری است، اما کراسنیانسکی پس از تماشای گروه موسیقی راکِ کیس (KISS)، سبک سوررئال را بهبود بخشید.

این تجربه‌ی حیرت‌انگیز، کراسنیانسکی را بر آن داشت تا احساسات خود را از طریق هنرش همراه با شخصیت‌های پوشیده و نامفهوم به تصویر بکشد؛ این سبک یادآور تمرکز بر ثبت خودکار افکاری بود که نقاشی‌های سوررئالیستی در دهه‌ی ۱۹۲۰ را شکل می‌دادند.

درحالی‌که اشکال کراسنیانسکی در نقاشی‌های وی عمده واضح و قابل‌تشخیص بودند، شخصیت‌های نامفهوم «یک چندگانگی از چهره‌ها» را به نمایش می‌گذاشتند؛ کراسنیانسکی می‌گوید این چندگانگی بیانگر چگونگی تطبیق و تغییر انسان در شرایط مختلف است.

درحالی‌که هنر سوررئالیست محدود به یک چهارچوب دقیقِ تعیین‌شده با فهرستی از مشترکات نمی‌شود، توجه آن بر حرکت غیرارادی و ذهن ناخودآگاهی متمرکز است که هنرمندان اولیه‌ی این سبک در دهه‌ی ۱۹۲۰ را ترغیب می‌کرد و همچنان آثار هنرمندان مدرن امروزی را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

سبک هنری سوررئالیست، از اشکال رنگارنگ و انتزاعی در نقاشی‌های سیاه‌قلم میرو گرفته تا نقاشی‌های رازآلود و مرکبِ کراسنیانسکی، تخیلات هنردوستان و کلکسیونر‌هایی از سراسر جهان را به خود جذب می‌کند.

منبع: parkwestgallery

هنر آوانگارد چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

هنر آوانگارد چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟


وب‌سایت ایوار - رضا‍ رجب پور: «آوانگارد» برای اولین بار در قرن نوزدهم از سوی آنری سن سیمون در توصیف هنرمندانی استفاده شد که فراتر از زمان خود بودند. هنر آوانگارد به هنری اطلاق می‌شود که عرف‌ها و هنجار‌های سنتی را در هم می‌شکند و نگاهی نو و تازه به مفهوم هنر دارد.

پاریس در هفدهم مه ۱۸۶۳ در سالون د رفوزی (Salon des Refusés) شاهد برپایی نمایشگاهی بود که آثار آن از سوی داوران این گالری مشهور، به‌عنوان محل برگزاری سالانه‌ی آکادمی هنر‌های زیبا، طرد شد. این برای اولین بار بود که از واژه‌ی «آوانگارد» یا پیشرو در رابطه با انواع هنر استفاده می‌شد؛ به نظر می‌رسید آوانگارد نشانه‌ای برای شروع یک انقلاب فرهنگی باشد.


نقاشان مشهور نظیر گوستاو کوربه، ادوارد مانه و کامیل پیسارو که از سوی منتقدان و جامعه به خاطر نداشتن ذائقه‌ی محافظه‌کارانه موردانتقاد قرار گرفتند، نمایشگاه‌های خود را در سراسر پایتخت فرانسه برپا کردند. نقاشی‌های آن‌ها نظیر نهار بر روی چمن و سمفونی سفید شماره ۱، امروزه از آثار افسانه‌ای این سبک از هنر محسوب می‌شوند.

این هنرمندان که هزاران نفر را به نمایشگاه‌های خود جذب کرده بودند، شورشی را آغاز کردند که تمام قرن آتی و نیمی از جنبش‌های هنری و هنرمندان همفکر را، علی‌رغم تمسخر‌های فراوان از سوی جامعه‌ی نخبگان هنری، تحت تأثیر قرار داد.

آوانگارد تبدیل به نمادی از پیشرفت، کاوش و نوآوری در هر چیزی و هرکسی شد که فراتر از زمان خود بود.


آوانگارد به چه معنایی است؟

تعریف واژه‌ی آوانگارد کمی چالش‌برانگیز است. این کلمه در فرهنگ لغات از زبان فرانسوی نشات گرفته و به معنای طلایه‌دار یا پیشرو است. آوانگارد کلمه‌ای نظامی بود که از آن برای توصیف یک گروه کوچک از سربازان بسیار ورزیده استفاده می‌شد که جلوتر از تمام ارتش برای یافتن مسیر‌ها و هشدار در مورد خطرات احتمالی حرکت می‌کردند.

با این طرز تفکر، می‌توان هنرمندان آوانگارد را نیز به‌عنوان گروهی از مردم توصیف کرد که در هنر بصری، ادبیات و فرهنگ اقدام به ارائه‌ی ایده‌های تازه و بسیار شگفت‌انگیز می‌کنند.

درواقع، آنری سن سیمون، نویسنده‌ی سیاسی فرانسوی، اولین بار این واژه را در توصیف هنرمندانی به کار برد که در جنبش‌های عمومی ترقی‌خواه و اصلاحات رادیکال، حتی پیش از دانشمندان، صنعتگران و دیگر طبقات جامعه، حضور داشتند.

بااین‌حال، ازآنجایی‌که مشخص نبود که «فراتر از زمان» دقیقاً به چه معناست یا به چه کسی اطلاق می‌شود و کدام آثار باید در دسته‌ی آثار انقلابی قرار گیرند، واژه‌ی آوانگارد به‌عنوان یک صفت به افرادی اطلاق شد که به دنبال شیوه‌ها و موضوعات جدیدی در هنر بودند که تا پیش از آن هرگز از سوی هیچ‌کسی دیده یا انجام نشده بود.

به خاطر این ماهیت رادیکال و همچنین این واقعیت که این جنبش به‌طور گسترده در تقابل با ایده‌ها، فرآیند‌ها و شیوه‌های مرسوم بود، آوانگارد شوک برانگیز و چالشی به نظر می‌رسید.


جنبشی رادیکال و حتی براندازانه

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، واژه‌ی آوانگارد اولین بار از سوی آنری سن سیمون برای معرفی هنرمندان پیشرو استفاده شد. بااین‌حال، از اوایل قرن بیستم، این واژه منتسب به رادیکالیسم شد و هنرمندانی را توصیف می‌کرد که به معنای واقعی آوانگارد به دنبال به چالش کشیدن سایر هنرمندان زمان خود بودند.

آن‌ها ویژگی‌های زیبایی‌شناختی، عرف‌های هنری و روش‌های تولید آثار هنری را به چالش می‌کشیدند و به‌نوعی جنبشی براندازانه را رهبری می‌کردند. با استفاده از این تعریف، جنبش دادا احتمالاً نمونه‌ی غایی از هنر آوانگارد باشد؛ زیرا این جنبش اکثر بنیاد‌های تمدن غربی را به چالش می‌کشد.


تاریخ هنر آوانگارد

ایتالیای رنسانس احتمالاً اولین مبدأ تاریخی هنر آوانگارد در شاخه‌ی نقاشی و مجسمه‌سازی باشد. در آن دوران شمایلی از خاندان مقدس در انجیل به شیوه‌ای کاملاً طبیعی به تصویر کشیده می‌شد و هنر شاهد یک گذار رادیکال از آثار دوره‌ی بیزانس و حتی گوتیک بود. به‌علاوه، برهنگی نه‌تن‌ها پذیرفته شده بود، بلکه فاخرترین آثار استعاری نظیر نقاشی «تبعید از باغ عدن» از مازاتچو و مجسمه‌های برنزی فوق مدرن داوود از دوناتلو را در برمی‌گرفت.

علی‌رغم یک شکوفایی مختصر در آثار کاراواجو، کسی که به گرایش‌های انسانی در نقاشی‌ها با توصیفات روستایی-مانند خود از مسیح و دیگر اعضای خاندان مقدس جان بخشید، شیوه‌های بسیار جدید از رنسانس به‌آرامی با تکرار، تقلید و مطابقت کامل جایگزین شدند.

آکادمی‌های بزرگ هنر‌های زیبا در اروپا، به پشتیبانی کلیسای کاتولیک، مجموعه‌ای از قوانین و عرف‌های سرسختانه را معرفی کردند که در صورت بی‌توجهی هنرمندان به آن، به قیمت جانشان تمام می‌شد.

هنرمندان منحرف، از نگاه کلیسا، از ورود به گالری‌ها و نمایشگاه‌های رسمی منع می‌شدند. احتمالاً تنها در هلند بود که یک روح خالص از کاوش هنری، عمدتاً در قالب پرتره‌های شدیداً مهیج رامبراند و ژانر جدیدی از نقاشی توسط یوهانس فرمیر، به چشم می‌خورد.


این روند تا پس از فروکش کردن آشوب‌های انقلاب فرانسه و تمایل مجدد هنرمندان به هنر آوانگارد مسکوت ماند. آوانگارد دوباره با نقاشی از طبیعت و چشم‌انداز‌ها آغاز شد. یک شیوه‌ی جدید از نقاشی به نام «فضای باز» از سوی کورو و دیگر هنرمندان مدرسه‌ی باربیزون، ابداع شد. کسپر دیوید فردریش، نقاش سمبلیست آلمانی، نقاشی‌های خود از طبیعت را با شیوه‌ی جدیدی از رمانتیسم ترکیب کرد.

این ژانر حتی توسط نابغه‌ی انگلیسی، جوزف مالورد ویلیام ترنر، سطوح بالاتر و حتی خارق‌العاده‌تر را نیز تجربه کرد. نقاشی تاریخی نیز با آثار گویا (Goya)، نظیر «سوم ماه مه»، شبیه به کار‌های آوانگارد به نظر می‌رسید که در آن هیچ قهرمان یا هیچ پیام وحیانی و متعالی دیده نمی‌شد.


مکتب کاملاً آوانگارد بعدی، امپرسیونیسم بود؛ اولین جنبش از هنر مدرن که می‌رفت تا تمامی عرف‌های استفاده از رنگ در نقاشی را ویران کند. در این جنبش بود که به‌طور ناگهانی، علف می‌توانست قرمز باشد و کاه و یونجه، بسته به تأثیر گذرای نور خورشید با توجه به درک هنرمند، آبی به نظر برسد.

امروزه، امپرسیونیسم ممکن است به‌عنوان تفکر غالب در هنر به نظر برسد، اما در جامعه‌ی دهه‌ی ۱۸۷۰ و همچنین سلسله‌مراتب هنر‌ها در آن دوران، یک رسوایی محسوب می‌شد. تا جایی که به آن‌ها مربوط می‌شد، علف سبز بود و کاه و علوفه زرد؛ این تمام حقیقت ممکن بود.

هنر آوانگارد در اوایل قرن بیستم

سه دهه‌ی اول هنر قرن بیستم به موجی از جنبش‌ها و سبک‌های انقلابی اختصاص داشت. در ابتدا، فوویسم بین سال‌های ۱۹۰۵ تا ۱۹۰۸ ظهور کرد و رنگ‌های آن به حدی مهیج و غیرطبیعی بودند که اعضای آن لقب «جانوران وحشی» را کسب کردند. سپس کوبیسم تحلیلی بین سال‌های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۲ به عرصه‌ی هنر پا گذاشت.

شاید بتوان کوبیسم را روشنفکرانه‌ترین سبک از جنبش‌های آوانگارد توصیف کرد. سبکی که تمامی ایده‌های مرسوم پرسپکتیو را به نفع تأکیدی مهم‌تر بر نقاشی‌های دوبعدی نفی کرد و آکادمی‌های هنر اروپا را رسوا ساخت. در این میان، اکسپرسیونیسم آلمانی در مونیخ و برلین، سبکی نوآورانه بود، درحالی‌که آینده‌گرایی در میلان ترکیبی از تحرک و مدرنیته را به نمایش می‌گذاشت.


۵ تاجر مشهور در هنر آوانگارد در پاریس در بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۰ سولومون آر گوگنهایم، آمبروا وُلارد، دانیل آنری کِنوایلر، پل گایوم و پگی گوگنهایم بودند. مرکز اصلی آوانگارد اکسپرسیونیست در آلمان نیز گالری اِشتورم بود.

اما احتمالاً جنجالی‌ترین جنبش هنر آوانگارد در تمام دوران، دادا بود که در سال ۱۹۱۶ و قبل از گسترش آن در پاریس، برلین و نیویورک، در زوریخ به دست تریستان تزارا پایه‌گذاری شد.

هنرمندان سبک دادائیست تقریباً تمامی ارزش‌های طبقه‌ی متوسط جامعه (بورژوا) در هنر بصری را به نفع ترکیبی بی‌پروا از خلاقیت آنارشیسم و بسیار پیشرفته نفی می‌کردند. خلاقیت آنارشیسم شامل شماری از ایده‌های براندازانه می‌شد که امروزه در قالب یک جریان نسبتاً اصلی نظیر خلق هنر «جانک آرت» از اشیاء به‌دردنخور و معرفی کلاژ سه‌بعدی نمود پیدا می‌کند.

شاید گفته شود که هنرمندان دادا خالقان هنر نمایشی، هنر رویدادی و همچنین هنر مفهومی، در حدود ۵۰ سال قبل‌تر از جانشینان پست مدرنیست خود، بوده‌اند. خَلَف کمتر سرسخت جنبش دادا، سورئالیسم بود که شگفتی‌هایی را رقم زد، اما در حفظ برتری برای تغییر ناکام ماند.

به‌طورقطع پس از دادا، تنها نقاش هلندی، پیت موندریان، با سبک دِ استیل (De Stijl) یا نئوپلاستیسیسم یا نوشکل‌آفرینی خود از انتزاع هندسی، بود که شیوه‌ای تجربی و اصیل را در پیش گرفت. در هنر پلاستیک یا نوشکل‌آفرینی، آوانگارد به‌طور دقیق از سوی هنرمند مدرنیست کنستانتین برانکوسی، هنرمند آینده‌گرا اومبرتو بوچیونی، هنرمند جنبشی الکساندر کالدر و مجسمه‌ساز اهل یورک‌شایر باربارا هِپ‌وُرث، به نمایش درآمد.


هنر آوانگارد در اواسط قرن بیستم

جنبش آوانگارد از دهه‌ی ۱۹۴۰ به بعد، با توقف و شروعی دوباره همراه شد. این اتفاق تا حدودی به خاطر سلطه‌ی هنر انتزاعی یا آبستره بود؛ به‌علاوه موضوعات بسیار اندکی در مورد هنر انتزاعی وجود داشت که از اساس جدید بود.

در آمریکا، جکسون پولاک پایه‌گذار نقاشی کُنِشی شد و مارک روتکو نقاشی‌های آبستره‌ی خود با احساسات رنگارنگ را خلق کرد. اما آبستره در اواسط دهه‌ی ۱۹۶۰ یک نیروی از رمق افتاده بود. مینیمالیسم آن را تسهیل بخشید و تلاش کرد تا با پیامی قدرتمندتر در آن نفوذ کند. اما جامعه واقعاً علاقه‌ای به آن نداشت.


جامعه بیشتر هنر عامه را ترجیح می‌داد؛ نوعی جدید از زیبایی‌شناختی دهه‌ی ۶۰ که به‌طور ناگهانی هنر را دوباره در دسترس عموم قرار می‌داد. بااین‌حال، به‌جز شمار معدودی از هنرمندان استثنایی چندرسانه‌ای نظیر رابرت روشنبرگ و اندی وارهول و شاید کلیس اولدنبورگِ مجسمه‌ساز، هنر عامه پرطرفدار، اما قابل پیش‌بینی باقی ماند.

در این میان، در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰ در ایتالیا، از مواد خام به‌دردنخور در هنر اسمبلاژ (هنر جفت‌وجورکاری)، چیدمان و هنر نمایشی استفاده می‌شد و ماهیت تجربی این جنبش را حفظ می‌کرد، درحالی‌که در آمریکا هر دو هنر اسمبلاژ چوبی از لوئیس نِوِلسون و هنر انباشت از آرمان (Arman) به فرهنگ عامه اضافه شد.

در همین زمان در اروپا و در دهه‌ی ۱۹۵۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰، طعمی از آوانگاردیسم از سوی هنرمندان تجربی نظیر ژان دوبوفه و ایوس کلین معرفی شد.

چهره تأثیرگذار هنر آوانگارد در آمریکا در دهه‌ی ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، جان کِیج نوازنده و نقاش بود. کیج که به خاطر اثر موزیکال انقلابی خود به نام ۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه مشهور بود، در کالج بلک ماونتِن (Black Mountain) به سخنرانی پرداخت و هنرمندانی، چون رابرت روشنبرگ و جسپر جونز را تحت تأثیر قرار داد.


هنر آوانگارد در اواخر قرن بیستم

هنر پست‌مدرنیست در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۷۰ ظهور کرد. این هنر منجر به پیدایش شیوه‌های تازه‌ای از هنر معاصر شد که اکثر آن‌ها از نظر معنایی تقریباً آوانگارد بودند. این شیوه‌های جدید هنری شامل هنر فمینیستی، هنر عکاسی، هنر چیدمان، هنر ویدئو، هنر مفهومی، هنر نمایشی و هنر رویدادی می‌شدند. یکی از آخرین شیوه‌های خلاقانه در هنر آوانگارد «هنر بدن» است.

اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ شاهد ظهور گروهی آوانگارد، موسوم به هنرمندان جوان بریتانیا، بود که از اعضای آن می‌توان به مارک والینگر، برنده‌ی جایزه‌ی ترنر، راشل وایترید، جیلیان وِرینگ، دیمین هرست، داگلاس گوردون و استیو مک‌کوئین اشاره کرد. دیگر عضو جنجالی این گروه تریسی اِمین بود.

این گروه از هنرمندان جوان پست‌مدرنیست به خاطر نگاه چالشی و براندازانه‌ی خود به موضوعات هنری و استفاده از موادی، چون مدفوع فیل، کوسه‌ی مرده، کرم حشره و خون انسان، جنجال فراوانی به پا کردند و هنرمندان هنری و جامعه را به شوک فرو بردند.

تا جایی که حتی نگاه آوانگارد آن‌ها هنر بریتانیایی را زنده کرد و گروه بزرگی، از جمله چارلز ساچی، کلکسیونر مطرح بریتانیایی را با خود همراه ساخت. آن‌ها موفق شدند تا آثار خود را در نمایشگاه‌های متعدد و مشهوری، چون گالری ساچی و آکادمی سلطنتی لندن در معرض دید عموم قرار دهند.


برترین نقاشی‌های آوانگارد در قرن بیستم

  • دوشیزگان آوینیون؛ پیکاسو
  • هارمونی در قرمز؛ آنری ماتیس
  • برهنه از پله پایین می‌آید (شماره ۲)؛ مارسل دوشان
  • دایره‌ی سیاه؛ کاسمیر مالویچ
  • ساخت‌وساز با لوبیای پخته؛ سالوادور دالی
  • شماره ۶؛ جکسون پولاک
  • زرد و طلایی؛ مارک روتکو
  • آبی تک‌رنگ؛ ایوس کلین

برترین مجسمه‌های آوانگارد در قرن بیستم

  • پرنده در فضا؛ کنستانتین برانکوسی
  • فنجان پشمی؛ مره اوپنهایم
  • اسب؛ مارینو مارینی
  • بی‌نام؛ دونالد جاد
  • هزار سال؛ دیمین هرست
  • چراغ‌ها روشن و خاموش می‌شوند؛ مارتین کرید
  • کنترل‌کننده‌ی کائنات؛ دِیمین اورتگا

موسیقی ابتدایی آوانگارد

آینده‌گرایی ایتالیایی چندین آهنگ‌ساز و شاهکار هنری خلق کرد، اما اولین اثر متعلق به لویجی روسولو با عنوان «هنر صداها» بود. او توانست آن را با استفاده از صدا‌های نظامی و صنعتی برای تولید شیوه‌ی جدیدی از موسیقی خلق کند.

او ماشین‌های صدا (noise machines) را ساخت که نوعی از نویز سفید تولید می‌کردند و موجب انقلابی در جنگ‌افزار‌ها شدند، اما هیچ‌کدام از این ابزار‌ها و طراحی‌ها پابرجا نماندند.

این ماشین موسیقی تأثیر عمیقی بر شماری از نوازندگان آن دوران و همچنین نوازندگان معاصر داشت، اما از اواخر دهه‌ی ۱۹۴۰ بود که واژه‌ی آوانگارد سرانجام از طریق آثار نوازندگان مدرسه‌ی دارمشتات سامر (Darmstadt Summer) به موسیقی چسبید.

در همین دوران در آمریکا، جان کیج که خود را به‌عنوان یک هنرمند تجربی توصیف می‌کرد، نگاهی انقلابی‌تر داشت. او در ابتدا در اثر مشهور خود با نام ۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه در سال ۱۹۵۲، سکوت را به‌عنوان صدایی که مفهوم موسیقی را به چالش می‌کشد، معرفی کرد. این قطعه شامل ۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه از سکوت می‌شد و نسبت به یک قطعه‌ی موزیکال، فلسفی‌تر به نظر می‌رسید.

کیج از این طریق، به ترویج آلات موسیقی تغییریافته، صدا‌های طبیعی، صدا‌های تولیدشده با اشیاء، حرکات مجری و مخاطب و صدا‌های اتفاقی در مقایسه با موسیقی مرسوم آن دوران پرداخت.

او همچنین اولین بار مفاهیم عدم قطعیت و تصادفی را وارد موسیقی کرد و موسیقی بداهه (aleatoric) را بنیان نهاد. به‌علاوه، او مفهوم پیانوی آماده، پیانویی که با اشیاء شگفت‌انگیز متعدد به یک تخته موجد صدا (soundboard) تغییر یافته را نیز خلق کرد.


آغاز موسیقی الکترونیک

پایان جنگ جهانی دوم، شروع دوره‌ی تازه‌ای از انقلاب موزیکال محسوب می‌شد که بر مبنای افراطی‌ترین ایده‌های دهه‌های اخیر و فناوری‌های تازه و نوظهور قرار داشت. پیر شافر در سال ۱۹۴۸ آزمایشگاهی را در پاریس برای «موسیقی محسوس» به‌منظور کشف نظریه‌های لویجی روسولو تأسیس کرد.

شافر با این شیوه‌ی موزیکال که نوعی از موسیقی الکترونیک از طریق ضبط صدا بود، در ساختن صدا‌ها با اشیاء به یک پیشرو تبدیل شد. مشهورترین نمونه از این ژانر «شعر الکترونیکی» اثر ادگار وارِس بود که با ۴۰۰ بلندگو اجرا می‌شد.

کارل‌هاینز اشتوکهاوزن، تلاش فراوانی برای ترویج شیوه‌های مهم موسیقی الکترونیکی کرد. او ساز‌های الکترونیک، صدا، نوار کاست و نمونه‌های متعدد را مورد بررسی قرار داد و شیفته‌ی نحوه‌ی حرکت صدا در فضا بود.

او همچنین ژانر‌های فرعی دیگر نظیر موسیقی مجلسی الکتروآکوستیک و موسیقی الکترونیک زنده را به ترتیب در سال‌های ۱۹۵۸ و ۱۹۶۴ پایه‌گذاری کرد.

ظهور مینیمالیسم، موسیقی را به‌عنوان یک فرم و شیوه حذف نکرد. نوازندگان مینیمالیست نظیر استیو رایش، تری رایلی، فیلیپ گلس و لا مونته یانگ با استفاده از سیم‌های ساده‌ی آلات موسیقی و الگو‌های موزون تکراری، موسیقی خلق کردند.

با وجود شیوه‌های جدید تولید و توسعه‌ی موسیقی و افتتاح مراکز متعدد برای ترویج موسیقی آوانگارد، موسیقی از یک هنر انحصاری که تنها در اختیار نوازندگان مشهور بود به یک پدیده‌ی نسبتاً شایع بدل گشت

موسیقی جاز آوانگارد

مفهوم آوانگارد به پیشرفت‌های افراطی در موسیقی جاز آفریقایی-آمریکایی، بین دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، نیز اطلاق می‌شد. جازِ آوانگارد با دنبال کردن نوآوری‌های فنی و تعابیر احساسی، یک ژانر ترکیبی منحصربه‌فرد بود که این تکنیک توسعه‌یافته، اصالت و نبوغ را با مهارت‌های بداهه‌نوازی ادغام می‌کرد.

جاز آوانگارد که اساساً هم‌ردیف با ژانر جاز آزاد بود، غالبا از نظر سبک تفاوت داشت. جاز آوانگارد به‌عنوان یک سبک هنری منحصر به سیاه‌پوستان در خلال جنگ‌های استعماری، سلطه‌ها، جنگ سرد و تلاش برای برابری‌های جنسی و نژادی ظهور کرد و به سبب این شرایط، بازتابی از عدم قطعیت و اضطراب بود و توده‌ی مردم و مفاهیم پوچ و بی‌معنی را تحسین می‌کرد.

جاز آوانگارد که مرز میان شعر مکتوب و بداهه را تیره کرده بود، با پیچیدگی ظاهری و صراحت عاطفی در جامعه رسوخ کرد. بااین‌حال، موسیقی جاز آوانگارد از طریق مطالبه‌ی هنر و نه نفی آن، از دیگر ژانر‌های هنر آوانگارد قابل‌تشخیص بود.

ظهور عکاسی به عنوان یک شیوه

ظهور عکاسی در قرن نوزدهم موجب خلق یک زبان جدید به‌طور کامل برای ضبط تصاویر انسانی و جهان اطراف ما شد. این هنر در ابتدا به‌عنوان عکاسی پرتره در استودیو‌های عکاسی ظهور کرد و قیمت نسبت پایین داگرئوتایپ (اولین شیوه‌ی ضبط تصاویر در عکاسی) منجر به رشد محبوبیت عکاسی پرتره نسبت به نقاشی پرتره شد.

عکاسی به‌عنوان یک شیوه، به‌طورقطع در نوع خود آوانگارد بود، زیرا داشتن یک پرتره که زمان زیادی برای تهیه‌ی آن صرف نشده بود، اتفاق تازه‌ای محسوب می‌شد.

در اواخر قرن نوزدهم، بسیاری از عکاسان شیوه‌های سنتی را نفی کردند و به‌سوی گسترش ژانر عکاسی تصویری و ترویج آن به‌سوی هنر خواص رفتند. چیزی که برای اولین بار به‌عنوان یک ابزار ساده برای به ثبت رسیدن معرفی شده بود، تبدیل به شیوه‌ای هنری و ابتکارانه در نوع خود شد.

وقتی‌که برای اولین بار دوربین‌های کوچک عکاسی به خیابان‌ها راه یافتند، عکاسی به‌طور کامل دموکراتیزه شد و به‌عنوان یک روش با نگرش‌های متعدد آوانگارد که فرهنگ بصری را به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد، انقلاب عظیمی را به وجود آورد.

عکاسی آوانگارد

ازآنجایی‌که عکاسی قدرت ناگفته‌ی رسایی داشت و پس از جنگ جهانی اول تبدیل به ابزاری از ناخودآگاه مدرن شده بود، بسیاری از هنرمندان آوانگارد برای ثبت روح جامعه‌ی صنعتی معاصر به سراغ این هنر رفتند. در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ بود که شیوه‌ها و تکنیک‌های نامتعارف فراوان نظیر فتوگرام انتزاعی یا فوتومونتاژ ظهور کردند. هنرمندان متعددی نظیر لازلو موهولی ناگی (László Moholy-Nagy)، کسی که به پدر آوانگارد عکاسی معروف بود، به سراغ این شیوه‌ی قدرتمند رفتند.

عکاسی آوانگارد در فرانسه، جایی که پایتخت آن نقش مرکز بی‌چون‌وچرای آوانگارد بین‌المللی را ایفا می‌کرد، ریشه در سورئالیسم داشت که از تحول اجتماعی از طریق نفی ارزش‌ها و عرف‌های بورژوازی حمایت می‌کرد. عکاسان سورئالیسم از تکنیک‌های مختلفی نظیر دابل اکسپوژر، چاپ ترکیبی و رنگ‌بندی معکوس برای خلق تصاویری که مرز میان رؤیا و واقعیت را کمرنگ می‌کردند، بهره می‌بردند.

اِل لیسیتزکی و الکساندر رودشنکو، دو هنرمند روسی، از شیوه‌های مختلفی استفاده می‌کردند که قرارداد‌های ادراکی و بازنمایی بصری را در هم می‌شکستند؛ کلوزآپ‌های بسیار افراطی، افق‌های کج‌ومعوج یا فرم‌های کاملاً انتزاعی، از شیوه‌های این دو هنرمند بودند.

این دوره در بین دو جنگ، بدون شک یکی از غنی‌ترین دوران در تاریخ عکاسی بود که این هنر را فراتر از مرز‌های پیشین آن برد. آثار عکاسان آوانگارد نظیر من رِی، اوژن آتژه، آندره کِرتس، کلود کان یا آنری کارتیه برسون، نگاهی اجمالی از این دوره‌ی شدیداً خلاقانه و سازنده در اختیار ما قرار می‌دهد.

این شیوه‌ی خلاقانه و آوانگارد از دوران پیش از جنگ با تصاویر سورئال آتژه، پر از بی‌قراری قصیده‌ای و بی‌احتیاطی مرموز از مناظره شهری، ترکیب‌های حیرت‌انگیز کِرتس، تجربیات ظاهری ری از طریق پیوند تصاویر، به چالش کشیدن و بی‌ثبات کردن مدل‌های مسلمِ هویت جنسی از سوی کان و حس و درک قوی کارتیه برسون از لحظات، عکاسی را برای همیشه تغییر داد.

تولد تئاتر آوانگارد

تئاتر آوانگارد یا تجربی نیز به‌مانند دیگر فرم‌های آوانگارد، به‌عنوان واکنشی نسبت به یک بحران فرهنگی عموماً درک‌شده ظهور کرد و عمر و شیوه‌های غالب نویسندگی و تولید نمایشنامه‌ها را به چالش کشید.

این مفهوم تازه با انکار ارزش‌ها و عرف‌های بورژوازی، سعی در معرفی کاربرد متفاوتی از زبان و بدن به‌منظور تغییر ادراک و احساس و خلق یک رابطه‌ی مؤثرتر با مخاطب داشت. این جنبش از سال ۱۸۹۶ و به‌وسیله‌ی آلفرد ژاری و نمایشنامه‌ی وی با عنوان «شاه اوبو» آغاز شد.

او در این اثر ارزش‌ها، هنجار‌ها و عرف‌های فرهنگی را به شیوه‌ای خشن، عجیب و طنزآلود سرنگون کرد. این اثر دارای یک اهمیت انقلابی است، زیرا در‌های مدرنیسم در قرن بیستم را می‌گشاید و بر مکاتب دادا، سورئالیسم و تئاتر هجو اثر می‌گذارد.

در ابتدا نقش مخاطب که به‌طور سنتی از او به‌عنوان یک ناظر مجهول یاد می‌شد، با ظهور تئاتر آوانگارد تغییر کرد. مخاطب به روش‌های مختلف نظیر شرکت در نمایش در سطحی کاملاً مؤثر یا دعوت برای حس یک شیوه‌ی خاص به‌منظور تغییر نگاه، ارزش‌ها و باورها، درگیر نمایش می‌شد.

کارگردان مشهور، پیتر بروک، این هدف را به‌عنوان «یک نمایش ضروری که در آن تنها یک تفاوت عملی میان بازیگر و مخاطب وجود دارد و هیچ تفاوت بنیادینی در کار نیست» توصیف می‌کند.

تئاتر آوانگارد همچنین به دنبال تغییر ظاهر اجتماعی تئاتر از طریق هنرمندانی بود که تبدیل به فعالان فرهنگی شده بودند. این مورد برخلاف تئاتر تبلیغاتی و حکومتی بود که هدف خلق یک بیانیه‌ی مشخص اخلاقی یا سیاسی و به چالش کشیدن ارزش‌ها و باور‌های مخاطب را در سر می‌پروراند.

آوانگارد همچنین روش‌های سنتی سلسله مرتبه‌ای خلق آثار نمایشی را نیز به چالش کشید و نفی کرد. وقتی‌که هنرمندان آزادی تفسیری بیشتری به دست آوردند، توانستند به لطف تلاش خود به‌مراتب بالایی ارتقا یابند. به‌علاوه، شیوه‌های سنتی فضا، حرکت، حالت، تنش، زبان و سمبلیسم نیز تغییر یافتند.

تئاتر آوانگارد فرانسوی و روسی

تئاتر آوانگارد در فرانسه به طرز عجیبی نشانی از دادا و سورئالیسم داشت. هنرمندان دادائیست مطابق با هنرمندان آینده‌گرا، از اصول زیبایی‌شناختی متعددی نظیر «عمل هم‌زمان» و «برقراری یک رابطه‌ی خصومت‌آمیز با مخاطب» برای خلق نمایشنامه بهره بردند.

اثر تریستان تزارا با عنوان «قلب گازی» در نوع خود یک آنارشی علیه هنر و به‌خصوص تئاتر بود و منجر به جنگی میان طرفداران و مخالفان آن شد. معرفی سورئالیسم از سوی آندره برتون در سال ۱۹۲۴، کسی که دو سال قبل از مکتب دادا جدا شده بود، سیگنال مرگ دادا به‌عنوان یک جنبش آوانگارد تأثیرگذار را صادر کرد.

سورئالیسم قدرت مؤثری در نمایشنامه‌نویسی تجربی بود و اکثر آثار نمایشی فاخر، مواردی بودند که توسط آنتونین آرتو و گایوم آپولینر نوشته شدند.

نمایشنامه‌ی آرتو با عنوان «راز‌های عشق» در سال ۱۹۲۷ به روی صحنه رفت و تبدیل به اولین اثری شد که از تکنیک نمایشنامه‌نویسی غیرارادی در مکتب سورئالیسم بهره می‌برد. در این نمایش دو عاشق مرتباً رابطه‌ی خود را تغییر می‌دادند و با شخصیت‌های دیگری تعامل می‌کردند که هویت آن‌ها نیز جابجا می‌شد.

در این میان، در روسیه، تئاتر تبدیل به منبعی از تجربه و ابزاری قدرتمند برای تبلیغات انقلابی شده بود. با وجود یک اپرانامه به زبان تجربی زائوم (ترکیبی از زبان مادری و باستانی اسلاوی با صدای پرنده و نطق‌های کیهانی) و لباس‌هایی با طرح‌هایی از مثلث و دایره‌های تک‌رنگ، اولین اپرای آینده‌گرای جهان با نام «پیروزی خورشید» در سال ۱۹۱۳ به روی صحنه آمد و خشم مخاطبان را برانگیخت.

طراح لباس این اثر، جوانی به نام کاسمیر مالِویچ بود که قبل از توسعه و بهبود نگاه هنری و ایده‌های خود، کارش را با تجربه‌ی تئاتر آغاز کرد. این نوع تئاتر از مکانی برای طبیعت‌گرایی و احساس به اثری کاملاً نمایشگاهی تبدیل شد.

هنرمندانی، چون الکساندر رودشنکو، ولادیمیر تاتلین، الکساندرا اکستر و لیوبوف پوپووا اقدام به خلق لباس‌هایی با طراحی‌های افراطی و عصیان گر برای عصری آینده‌گرا کردند که فریتز لانگ و حتی فِلش گوردو را تحت تأثیر قرار داد.

وِسِوُلود میرهولد (Vsevolod Meyerhold)، یکی از شیفته‌ترین فعالان تئاتر نوین شوروی، از جلوه‌های بدنی در اجرا استفاده کرد و تئاتر فیزیکی مدرن را پایه‌گذاری نهاد. انبوهی از سبک‌های هنری در این سال‌های پرآشوب ظهور کردند. مایاکوفسکی بعد‌ها دراین‌باره می‌نویسد: «تئاتر یک آینه نیست، بلکه یک شیشه‌ی ذره‌بین است.»

آوانگارد امروزی

بر اساس تمام گفته‌های ما از تاریخ، آوانگارد قرار است به معنای «فراتر از زمان» باشد؛ بنابراین، منطق حکم می‌کند که مردم به اندکی زمان برای شناسایی فردی که «فراتر از زمان خود بود» نیاز داشته باشند، در غیر این صورت آوانگارد هرگز در قالب طلایه‌دار و پیشرو ظهور نمی‌کرد.

آوانگارد در زمانی که اکثر جنبش‌های تاریخی ظهور کردند، راهی نیز برای مخالفت با شیوه‌ی مرسوم نگاه به هنر و به چالش کشیدن نظریات آکادمیک محسوب می‌شد. اما امروز که دانشگاه متوجه جنبش‌های تاریخی آوانگارد است و دوشادوش هنر معاصر گام برمی‌دارد، چگونه می‌توان یک حرکت آوانگارد و ترقی‌خواه را شناسایی کرد؟

چرا مفهوم آوانگارد امروزه بسیار پیچیده است؟

هنر معاصر در حال تجربه‌ی بهترین و بدترین دوران خود است. این هنر از سوی شمار فراوانی از جنبش‌های مهم کنار زده شده و از پرسش‌هایی که پیش‌تر حل شده‌اند مطلع شده است.

این اتفاق می‌تواند یک مزیت تلقی شود یا اینکه یک مانع محدودکننده باشد. برخی همچنان از این واقعیت که هنر به‌سختی قابل‌تعریف است، آزرده‌خاطر هستند و تقصیر را به گردن آوانگارد می‌اندازند. درحالی‌که این نظرات اغلب اهمیت چندانی ندارند، بد نیست تا در میراثی که جنبش‌های آوانگارد از خود برای ما به جا گذاشته‌اند، تجدیدنظر کرد.

بله، به سبب فراهم شدن میلیون‌ها شیوه‌ی مختلف برای نگریستن به هنر، نه‌تن‌ها در یک قالب سنتی بلکه به‌عنوان یک هنر آماده، یک اسمبلاژ، یک نمایش، یک هنر رویدادی، یک اجرا، یک سند، یک هنر چیدمان و نمونه‌های دیگر، باید از آوانگارد تشکر کرد. اما از طرفی دیگر، آیا این موضوع سبب نمی‌شود که همه‌ی ما به‌طور گاه و بی گاه حس ناخوشایندی از زندگی در جهانی را تجربه کنیم که همه‌چیز در آن از قبل گفته و انجام شده است؟

آیا آوانگارد معاصر قابل دستیابی است؟

فراتر از زمان بودن در قرن بیست و یکم تقریباً محال است. این برداشت کلی که زمان سریع‌تر و سریع‌تر در حال حرکت است، اولین مشکل محسوب می‌شود.

با جابجایی اطلاعات به‌سرعتِ زدن یک ضربه بر روی صفحه‌ی نمایش تلفن‌های خود، ترجمه و تفسیر ایده‌ها آسان‌تر می‌شود، اما آیا درک اعتقادی ما از آن ایده‌ها نیز آسان‌تر می‌شود (اعتقادی به این خاطر که در بدترین سناریو، ما معمولاً به‌سادگی قانع می‌شویم که آن ایده‌ها را درک کرده‌ایم)؟

چگونه می‌توان گفت که چیزی فراتر از زمان خود بوده و درک ما از زمان نامفهوم است؟ موضوعات جدید سریع‌تر از همیشه قدیمی و کهنه می‌شوند، حتی اگر زمان کش بیایید و گذشته به شیوه‌ای دیگر تکرار شود، به‌سختی زمان برای شناسایی آن‌ها کفایت می‌کند.

آوانگارد بودن در دهه‌ی ۲۰۱۰ به معنی بزرگ‌تر، بهتر و جسورتر از هنر معاصر بودن است. وقتی‌که هنر معاصر خودش شامل همه‌ی موارد مرتبط با روح زمان ماست، چگونه این امر محقق می‌شود؟ یا اینکه، آیا هنر معاصر به‌طور پیش‌فرض آوانگارد است؟

ما ترجیح می‌دهیم تا به‌جای یک نتیجه‌گیری خالص و اصیل، به سراغ آخرین جملات از کتاب لیام جیلیک با عنوان «هنر معاصر مسئول چیزی نیست که در حال وقوع است» برویم و چیزی ارزشمند برای تفکر به شما بدهیم: «نظام هنر معاصر بیشتر و بیشتر نسبت به گذشته و آینده‌ی ابدی خود در حال فراگیر شدن است.

این نظام متورم و در شرف سودمندی، به‌طور بی‌پایانی از همه‌ی جهات با مردم ارتباط دارد. اما این موضوع در مورد زمین تخت که زمانی مردم به آن باور داشتند و همچنین آسمان بی‌انت‌های غرب نیز صادق بود.»

چه کسی برترین هنرمند آوانگارد جهان است؟

پرسشی که پاسخ به آن محال است؛ بنابراین ما در انتها به سراغ معرفی برخی از چهره‌های برتر می‌رویم؛ این چهره‌ها شامل جوزف مالورد ویلیام ترنر (نقاشی که یقیناً ۵۰ سال از زمان خود جلوتر بود)، کلود مونه (با اولین نقاشی انقلابی مدرن)، ایلیا رپین (اولین نقاش روسی که جزئیات اصیل زندگی را به تصویر کشید)، پیکاسو (به خاطر مهارت وی در هنر انتزاعی و استعاری در تقریباً تمامی شیوه‌ها)، مارسل دوشان (پیشرو در هنر دادا و هنر عینی و خلق هنر مفهومی)، زن و شوهر کریستو و ژان کلود، اندی وارهول (اولین و بزرگ‌ترین هنرمند پست‌مدرنیست)، گیلبرت و جورج (به خاطر مجسمه‌های زنده)، دیمین هرست (بزرگ‌ترین هنرمند هنر خود-تبلیغاتی) و البته بنکسی (خالق آثار جنجالی گرافیتی) هستند.

لو کوربوزیه به‌عنوان معمار کارکردگرا و پیشرو در سبک بروتالیسم به همراه فرانک او گری، قهرمان سبک ساختارشکنی در آمریکا و اروپا، از بزرگ‌ترین چهره‌های معماری آوانگارد در جهان بودند.

منبع: widewalls visual-arts-cork

مرطوب کننده خانگی مخصوص زمستان را با این دستورات به راحتی درست کنید

مرطوب کننده خانگی مخصوص زمستان را با این دستورات به راحتی درست کنید

مجموعه: لوازم آرایشی

پوست به سه دسته پوست خشک، معمولی و چرب تقسیم می شود. برای هر کدام از این نوع پوست می توانید با دستورات زیر مرطوب کننده های مفید و بی ضرر خانگی درست کنید.

  

آیا می‌خواهید پوستتان بصورت طبیعی صاف و ابریشمی باشد؟ مرطوب نگاه داشتن پوست کمک خواهد کرد تا چین و چروک، سلول‌های مرده، دانه‌های سر سیاه و هر علائمی بر پوست شما کاهش یابد. استفاده از مرطوب کننده ی مناسب، حتی پوست صاف تری را برای شما رقم خواهد زد. مواد تشکیل‌ دهنده در مرطوب کننده ها باید از میوه‌ها و سبزیجات طبیعی باشد تا بهترین نتیجه را بگیرید.


در زیر روش ساخت چندین نرم کننده ی خانگی را برایتان آورده ایم، یکی را با توجه به نوع پوستتان انتخاب کرده، بسازید و از آن لذت ببرید.


مرطوب کننده خانگی زمستانی برای پوست خشک


_ مواد تشکیل دهنده مرطوب کننده خانگی شماره 1 برای پوست خشک 

روغن زیتون : 1 قاشق غذاخوری

آبلیو : نصف قاشق غذاخوری

تخم مرغ : 1 عدد


این سه چیز را به خوبی با یکدیگر مخلوط کرده و به صورتتان بمالید، اجازه بدهید خشک شود و سپس با آب ولرم بشویید.

  

_ مواد تشکیل دهنده مرطوب کننده خانگی شماره 2 برای پوست خشک

 بلغور جو دو سر پخته

عسل : 1 قاشق غذاخوری


این دو چیز را بخوبی باهم مخلوط نمایید، به صورتتان مالیده و اجازه دهید خشک شود، سپس با آب ولرم آب کشی نمایید.

  

_ مواد تشکیل دهنده مرطوب کننده خانگی شماره 3 برای پوست خشک 

روغن زیتون : 1 قاشق غذاخوری

کره : 3 قاشق غذاخوری

روغن نارگیل : 1 قاشق غذاخوری


این سه چیز را به خوبی با یکدیگر مخلوط کرده و به صورتتان بمالید، اجازه بدهید خشک شود و سپس با آب ولرم بشویید.


مرطوب کننده خانگی زمستانی برای پوست معمولی


_ مواد تشکیل دهنده مرطوب کننده خانگی شماره 1 برای پوست معمولی

ماست : 1 فنجان

آب پرتقال : 1 قاشق غذاخوری

آب لیمو : 1 قاشق غذاخوری


این دو چیز را بخوبی باهم مخلوط نمایید، به صورتتان مالیده و اجازه دهید خشک شود، سپس با آب ولرم آب کشی نمایید. 


_ مواد تشکیل‌ دهنده مرطوب کننده خانگی شماره 2 برای پوست معمولی 

عسل : نصف قاشق غذاخوری 

آبلیمو : 1 قاشق غذاخوری

کشک : 3 قاشق غذاخوری


این دو چیز را بخوبی باهم مخلوط نمایید، به صورتتان مالیده و اجازه دهید خشک شود، سپس با آب ولرم آب کشی نمایید.


_ مواد تشکیل دهنده مرطوب کننده خانگی شماره 3 برای پوست معمولی 

خمیر آووکادو : نصف قاشق غذاخوری

ماست : 2 قاشق غذاخوری

عسل : 3 قاشق غذاخوری


این سه چیز را به خوبی با یکدیگر مخلوط کرده و به صورتتان بمالید، اجازه بدهید خشک شود و سپس با آب ولرم بشویید.


مرطوب کننده خانگی زمستانی برای پوست چرب


مواد تشکیل دهنده مرطوب کننده خانگی شماره 1 برای پوست چرب 

خمیر سیب : نصف فنجان

عسل : نصف قاشق غذاخوری


این دو چیز را باهم مخلوط کرده به صورتتان بمالید، اجازه دهید خشک شود و سپس صورتتان را با آب سر آبکشی کنید.

  

مواد تشکیل دهنده مرطوب کننده خانگی شماره 2 برای پوست چرب 

آبلیمو : 1 قاشق غذاخوری

سفیده تخم مرغ : 2 قاشق غذاخوری

عسل : 2 قاشق غذاخوری

خمیر توت فرنگی : نصف فنجان


این چهار جزء را به خوبی باهم مخلوط نمایید، سپس به صورتتان مالیده اجازه دهید خشک شود، سپس صورتتان را با آب سر بشویید.


   مقالات مشابه

تفاوت بین آرایش مات و مرطوب را بدانید

بهترین اسپری خوشبو کننده بدن زنانه

مهم ترین نکات درباره اسپری های خوشبو کننده بدن

راهنمای انتخاب بهترین تقویت کننده برای ناخن

با انواع خوشبو‌ کننده‌ های بدن و روش‌های استفاده از آنها آشنا شوید

6 محصول که شما باید از تهیه کننده محصولات زیبایی ارگانیک خود خریداری کنید

معرفی و خرید ۱۹ نمونه اسپری خوشبو کننده بدن زنانه با ماندگاری بالا+ قیمت روز


منبع : fitnessmagazine.ir


دانستنی های لوازم آرایشی و بهداشتی

  • بهترین کرم مرطوب کننده چیست؟
  • یک کرم مرطوب کننده ایده آل
  • صابون بهتر است یا شیر پاک کن؟
  • طرز تهیه انواع کرم مرطوب کننده خانگی
  • کرم مرطوب کننده مناسب را با این نکته ها انتخاب کنید
  • توصیه هایی مهم درباره لوازم آرایش !


   مطالب مشابه



کرم مرطوب کننده مناسب را با این نکته ها انتخاب کنید

مرطوب کننده خانگی مخصوص زمستان را با این دستورات به راحتی درست کنید

درست کردن شیر پاک کن،پاک کننده آرایش و نرم کننده طبیعی

تقویت کننده و نرم کننده طبیعی مو

شامپو نرم کننده و انواع نرم کننده مو

دلایل بی میلی زوجین برای فرزندآوری

دستمال مرطوب آرایشی را با این دستور ساده درست کنید

فعالیت های سرگرم کننده پس از 50 سالگی

همه چیز درباره‌ی ژل‌های روان کننده جنسی (لوبریکانت)

گرانترین جواهرات جهان و تصاویر مسحور کننده آنها

نکاتی در مورد اکستنشن مژه (کاشت مژه مصنوعی)

نکاتی در مورد اکستنشن مژه (کاشت مژه مصنوعی)


نکاتی در مورد اکستنشن مژه (کاشت مژه مصنوعی)

مجموعه: آرایش مژه


کاشت و اکستنشن مژه یکی از متدهای جدید در افزایش زیبایی چشم محسوب می شوند، شما با استفاده از این متد ها می توانید مژه های پرپشت تر و بلندتری داشته باشید و حالت چشمانتان را تغییر دهید.در ادامه قصد داریم اطلاعات مختصری در مورد اکستنشن مژه که در اختیار شما عزیزان قرار دهیم.

اکستنشن مژه 

اکستنشن مژه یکی از راهکارهایی است که امروزه مورد استقبال برخی از خانم‌ها قرار گرفته‌ تا مشکل کم پشت بودن مژه‌های خود را حل کنند و مژه‌هایی بلند و حالت‌دار داشته باشند. مژه‌های ضخیم و پرپشت از چیز‌هایی است که تقریبا همه مایل به داشتن آن هستند، اما گاهی به صورت ژنتیکی و یا بر اثر عوامل محیطی فرد از مژه‌های کم پشتی برخوردار می‌شود و برای رفع آن به روش‌های مختلفی دست می‌زند.


اگر چه درمان‌های خانگی مختلفی برای تقویت مژه و پرپشت شدن آن‌ها وجود دارد، اما همانطور که می‌دانید این شیوه‌ها زمان بر هستند. در مقابل می‌توان از روشی که اصطلاحا به آن اکستنشن مژه می‌گویند استفاده کرد. در این روش سریع به نتیجه مطلوب خود می‌رسید، اما باید قبل از اقدام برای این کار در ارتباط با آن آشنایی کامل داشته باشید.


اکستنشن مژه چیست؟

اول از همه باید بدانید که اکستنشن مژه واقعا چیست. اکستنشن مژه، مژه‌هایی مصنوعی است که تک تک به مژه های طبیعی شما چسبانده می شود تا ضخامت، طول و رنگ مژه‌هایتان را بهبود بخشد.

این اکستنشن‌ها از مواد مصنوعی همچون موی سمور، ابریشم و یا حتی موی انسان ساخته می‌شوند. استفاده از مژه‌ها مصنوعی چیز جدیدی نیست، اما تفاوت بین تکنیک‌های قدیمی و جدید این است که امروزه، مژه‌های مصنوعی بجای پوست پلک، به مژه‌های شما چسبانده می‌شوند، بنابراین ظاهری فریبنده ایجاد خواهند کرد. همچنین بر خلاف مژه‌های مصنوعی سنتی، دیگر از چسب‌های مضر استفاده نمی‌کنند.

ماندگاری اکستنشن مژه 
اگر تصمیم گرفته اید که اکستنشن مژه کنید، باید اینرا هم بدانید که چقدر عمر خواهند داشت. این مژه‌های مصنوعی معمولا بین ۲ تا ۴ هفته و اگر بصورت استثنایی از آنها مراقبت کنید تا ۶ هفته ماندگاری خواهند داشت.

معایب اکستنشن مژه
اکستنشن مژه باعث نخواهد شد که مژه‌های طبیعیتان را از دست بدهید. این مژه‌ها عوارض جانبی هم ندارند. اما باید خیلی مراقب مژه‌هایتان باشید. بعد از اینکه اکستنشن مژه انجام دادید، نباید تا ۲۴ ساعت با آب در تماس باشید تا مژه‌ها بخوبی سر جایشان قرار بگیرند.

آیا چسب مورد استفاده مضر نیست؟
ممکن است این سوال برایتان بوجود آمده باشد که اگر در حین اکستنشن مژه قطره‌ای از چسب درون چشمتان بریزد چه خواهد شد. از آنجایی که در کل مدت اکستنشن، چشمان شما بسته است، بنابراین چسب در چشمان شما نمی‌ریزد. اما بهرحال قبل از انجام اکستنشن مژه، باید اطمینان حاصل کنید که چسب استفاده شده برای چشمان شما مضر نباشد. مطمئن شوید که چسب، عاری از هرگونه مواد شیمیایی مضر برای چشم باشد، موادی همچون فرمالدئید.

همچنین ممکن است به چسب آلرژی داشته باشید، اما این باعث عفونت نخواهد شد. یک کارشناس دوره دیده و با تجربه‌ی اکستنشن مژه هیچگاه اجازه نخواهد داد که عفونتی بوجود بیاید. در این اکستنشن از چسب‌های متنوعی استفاده می‌شود که بسته به حساسیت شخص مورد نظر انتخاب می‌شوند.


آیا پس از اکستنشن مژه به آرایش نیاز است؟
پس از کاشت مژه مصنوعی، باید از مصرف ریمل جلوگیری کنید. در حقیقت پس از اکستنشن مژه احتیاجی هم به ریمل نخواهید داشت. اگر نتوانستید خودتان را نگه دارید، حداقل از انواع روغنی‌اش پرهیز کنید چرا که بر روی ماده‌ای که جهت چسباندن اکستنشن به مژه‌ی طبیعی شما استفاده شده است، تاثیر خواهد گذاشت.

از فرمژه هم بر روی اکستنشن‌ها استفاده نکنید. اگر می‌خواهید مژه‌های مصنوعی‌تان فر باشند، با متخصص اکستنشنتان صحبت کنید. و اگر خواستید مژه‌های مصنوعیتان را بکنید، خودتان این کار را نکنید، بلکه به سراخ متخصصی بروید که آنها را برایتان چسبانده است.


  بیشتر بخوانید: عوارض مژه های مصنوعی


تفاوت اکستنشن مژه با مژه مصنوعی

مژه‌های مصنوعی که استفاده می‌شود با یک نگاه ساده کاملا قابل تشخیص است، اما هنگامی که شما اکستنشن برای مژه انجام می‌دهید، به سادگی مشخص نمی‌شود و با مژگان خودتان تفاوت زیادی ندارد.


علاوه بر این نتیجه‌ای که شما با اکستنشن مشاهده می‌کنید به مراتب خیلی بالاتر و بهتر از مژه مصنوعی است و همین طور مدت دوام اکستنشن پایدارتر است و مدت طولانی تری بر مژه‌های شما بدون تغییر باقی می‌ماند. (بیشتر بخوانید: آموزش گذاشتن مژه مصنوعی )


مراحل انجام کار اکستنشن مژه

برای انجام اکستنشن مژه فرد باید دراز بکشد و چشم هایش را ببندد و فرد انجام دهنده زیر مژه هایش پارچه ای تمیز بیاندازد .

با کمک نوک مژه ها را یک میلی متر به چسب آغشته کرده و در گوشه خارجی چشم که لازم است مژه ها متراکم تر و بلندتر باشند، قرار دهد.

سپس بعد از اتمام کار با استفاده از برس مژه ؛ مژه ها را شانه زده و با لوسیون پاک کننده آرایش و پنبه روی پلک و مژه ها را شسته و به آرامی چسب ها را بکنید.

این مژه ها به مدت 3 تا 4 هفته دوام دارند اما این مدت به نوع مژه های طبیعی شما و سرعت رشد آن ها وابسته است.

چند روز یک بار برای ترمیم به سالن زیبایی که برای اکستنشن رفته اید مراجعه کنید.

در صورت انجام اکستنشن برای پاک کردن آرایش چشم ها از ژل های شستشو صورت استفاده نمایید و با دستمالی نرم آهسته اطراف مژه ها را تمیز کنید. برای شستشوی پوست صورت و چشم ها از شامپو بچه استفاده کنید.


مراقبت های بعد از اکستنشن مژه

1. تا دو روز حمام نروید

2. هنگام شستشوی صورت گونه ها و پیشانی، پشت چشم، بینی را با دستمال مرطوب یا پد های تمیز کننده آرایش بشوید.

3. از ریمل استفاده نکنید.

4. از فر مژه استفاده نکنید.

5. در هنگام شستشوی موها ی سر، سر رابه عقب بشویید تا شامپو و آب روی مژها ریخته نشود.

6. اگر مژه ها خیس شدند بعدازاستحمام کردن با گوش پاک کن آرام آب و خیسی مژها را بگیرید.

7. روزی یک بار با برس مژهارا به آرامی مرتب کنید.

8.  با اکستنشن بازی نکنید ممکن است مژه اصلی نیز از ریشه جدا شود.

9.  هنگام خواب به روی شکم نخوابید.

10.  از روغن های تقویتی مژه بعداز اکستنشن استفاده نکنید.


عوارض کاشت مژه

استفاده مکرر از مژه مصنوعی در دراز‌مدت به مژه‌های طبیعی فرد آسیب وارد می‌کند و در نهایت موجب ریزش مژه‌های طبیعی می‌شود که دیگر برگشت‌پذیر نیست.


به صورت کلی استفاده از مژه مصنوعی بهتر از اکستنشن مژه است. اما مژه مصنوعی هم می‌تواند به مژه‌ها، منافذ و فولیکول‌های مو آسیب بزند و منجر به ایجاد التهاب در لبه پلک و مژه شود.


گردآوری: بخش آرایش و زیبایی

   مقالات مشابه

مبانی زیبایی: نحوه نصب مژه مصنوعی

زیبایی خود را دوچندان کنید

  • 7 کلید طلایی زیباتر بودن
  • آموزش تصویری آرایش چشم + عکس
  • آموزش تصویری یک آرایش ساده مخصوص زمستان
  • آموزش گذاشتن مژه مصنوعی
  • بااین روش مژه مصنوعی،طبیعی تردیده می شود
  • تکنیک های آرایشی برای پرتر به نظر رسیدن صورت


   مطالب مشابه

بلایی به نام مژه مصنوعی

راه های تشخیص چرم طبیعی از مصنوعی

چگونه مژه مصنوعی بچسبانیم؟

انواع مژه مصنوعی و انتخاب صحیح آن

نکاتی در مورد اکستنشن مژه (کاشت مژه مصنوعی)

مژه مصنوعی دانه ای، کامل یا نیمه؟ کدام آرایش چشم را زیباتر میکند؟

شیوه‌ی جدا کردن ناخن مصنوعی از روی ناخن