فروشگاه

فروشگاه اینترنتی

فروشگاه

فروشگاه اینترنتی

شرمِ تلویزیون؛ ملودرام در حد خیلی نازل!

شرمِ تلویزیون؛ ملودرام در حد خیلی نازل!

برترین‌ها: سریال «شرم» آخرین حضور مرحوم سیروس گرجستانی و بازگشت ابوالفضل پورعرب به یک سریال تلویزیونی بعد از چهار سال است. از دیگر بازیگران شناخته شده‌ی این سریال فاطمه گودرزی، فریبا مختصص، آشا محرابی و اردلان شجاع کاوه پس از ۱۰ سال غیبت در تلویزیون است، هم چنین سیاوش طهمورث بعد از درگذشت نابهنگام  سیروش گرجستانی جایگزین او شد.

از بازیگران جوان سریال می‌توان به الهام طهموری اشاره کرد که دومین همکاری خود را با احمد کاوری تجربه می‌کند. این بازیگر جوان، در سریال «وارش» به کارگردانی کاوری هم یکی از نقش‌های اصلی را برعهده داشت. دیگر بازیگر سریال نیما نادری است که با سریال «گرگ و میش» شناخته شد و میلاد میرزایی که همزمان سریال ««بیگانه‌ای با من است» را در حال پخش دارد.


سریال «شرم» به تهیه کنندگی امیر مهدی پوروزیری و کارگردانی احمد کاوری ساخته شده است. نویسندگی این سریال را سعید فرهادی به عهده دارد که پیش از این سریال‌های «تا ثریا» و «پریا» را به نگارش درآورده است. در دسته بندی آثار پیشین فرهادی، «تا ثریا» و «پریا» هر دو داستانی زنانه داشتند. در این سریال هم معضلات و مشکلات یک خانم بعد از فوت همسرش به تصویر کشیده شد. 


زمانیکه نویسنده این سریال را به نگارش درآورده بود نام این سریال «پای بست» بود، اما به تدریج و در آستانه تولید نام آن به «شرم» تغییر کرد. نامی که شاید مناسب‌تر از نام قبلی و در راستای قصه و داستان این سریال است.


سریال «شرم» در دو مقطع زمانی روایت می‌شود، قسمت‌های ابتدایی این مجموعه در اواخر دهه هشتاد می‌گذرد و قسمت‌های پایانی به زمان حال و سال ۹۹ برمی‌گردد. داستان این سریال پیرامون چند خانواده است که هر کدام از شخصیت‌های آن گرفتاری‌های خاص خود را دارند که در نهایت همه آن‌ها با یک نخ تسبیحی به هم وصل هستند.


سریال «شرم» ملودرام اجتماعی است که با فیلمنامه ضعیف و پرداخت نامناسب در اجرا ، حتی با وجود بازیگران سرشناس و شناخته شده نتواست سریالی موفقی در پخش باشد. چندی پیش سعید فرهادی نویسنده سریال در صفحه اینستاگرام خود گلایه‌های دردناکی درباره تحریف و تغییر قصه‌ی این سریال کرد.

فروشگاه رابوکالا

فروشگاه لیدی مد

فروشگاه خانه چین

فروشگاه اسباب بازی

فرهادی نوشت: «نزدیک به سه سال، تمام وقت و انرژی و جسم و جانت را صرف تحقیقات بر روی جزئیات می‌کنی و بار‌ها کلمه به کلمه‌ی فیلمنامه را محک می‌زنی تا از هر نظر مو لای درزش نرود و چیزی از منطق، جذابیت و اصول زیبایی شناختی کم نگذاشته باشی؛ تا سریالی بسازی در خور شأن و شعور مخاطب. اما ناگهان سروکله‌ی کارگردانی دست نشانده پیدا می‌شود؛ مهم نیست چقدر کارنابلد و بی‌دغدغه، مهم این است که «خودی» باشد تا زورش به تمام اصول اخلاقی، حرفه‌ای و حقوقی بچربد!

بالاخره کار به موعدِ پخش می‌رسد و بار دیگر تجربه‌های تلخ پیشین تکرار می‌شود؛از محتوایی که در حال پخش است تبری بجویی و به هرکه صدایت را می‌شنود توصیه کنی اگر برای فهم و شعور خود و اطرافیانش احترام قایل است پای تماشای چنین آثار پایمال شده‌ای ننشیند.»به تازگی نیز سازمان نظام مهندسی تهران هم به دلیل اشتباهات عجیب و غریب در آن، خواستار توقف پخش سریال «شرم» شد.


سعید سعیدیان رئیس سازمان نظام مهندسی استان تهران خطاب به رئیس صدا و سیما نوشت: «تهیه کنندگان و سازندگان سریال شرم شبکه سه سیما، می‌بایست از ساخت چنین سریال وهن‌آمیز و سخیفی که به جامعه ۶۰۰ هزار نفری مهندسان ساختمان کشور اهانت و هتک حیثیت نموده‌اند شرم‌سار و سر افکنده باشند.»


با نگاهی گذرا به شبکه‌های مجازی، مجموعه‌ای از خطا‌های مستمر و شاهکار‌های فاحش مهندسی در قسمت‌های نمایش داده شده سریال «شرم» نظیر استفاده از نقشه یک سازه بتنی برای بررسی وضعیت یک سازه فولادی، گفتن ستون اصلی سازه به مهاربند، اندازه گیری مهاربند سازه با کولیس، سنجش مقاومت ستون با کولیس و ماشین حساب… مشهود و دستمایه سخره سازندگان کم اطلاع سریال مذکور است.

حاشیه دیگر سریال در قسمت ۲۱ اتفاق افتاد، بخشی از سریال به طور محسوسی کات خورده بود که نشان می‌داد این بخش از سریال پیش از پخش حذف شده، که الهام طهموری بازیگر این سریال نیز با انتشار پستی این موضوع را تایید کرد.

آن‌طور که عنوان شده، ظاهرا علت حذف این نماهنگ، شباهت موسیقی آن به قطعه «انتخاب» شادمهر عقیلی بوده که این موضوع باعث سانسور این نماهنگ با صدای علی جهانیان از سریال «شرم» شده است.این سریال ۳۰ قسمتی هرشب ساعت ۲۰:۴۵ از شبکه سه سیما پخش می شود و تکرار آن فردای همان روز ساعت ۱۴:۳۰ باز پخش خواهد شد.

شعر کودکانه اصول و فروع دین


مزایا و اصول پیاده روی در مسیر شیب دار


اصول مهم برای تنبیه کودکان چگونه است؟


یوگا و سیستم اسکلتی


کشف مشکلی در سیستم «iOS ۱۴» گوشی آیفون


با سیستم عامل جایگزین اندروید آشنا شوید!


مرسدس و انویدیا سیستم خودران خودرو می سازند


نتایج کامل لیگ برتر والیبال


۰۲۱؛ بی‌مزگیِ تلویزیون با سیامک و جواد



  

نکات و اصول ساخت و طراحی پاورپوینت


چگونه یک پاورپوینت عالی برای ارائه بسازیم؟ (آموزش کامل)


سیستم مناسب Game بازی


اصول مقاله نویسی و نکات مهم آن


آموزش ساخت پاورپوینت (راهنمای مبتدیان از صفر تا صد)


آموزش پاورپوینت – درج نماد و واژه های هنری، پیوند، ایجاد دکمه


کامل ترین راهنمای خرید و انتخاب انواع عینک های شنا


راهنمای جامع خرید عینک دوچرخه سواری


راهنمای جامع خرید کلاه دوچرخه سواری

بازیگران زن؛ تضمین فروش تئاتر‌های تهران؟!

بازیگران زن؛ تضمین فروش تئاتر‌های تهران؟!

وب‌سایت فرادید: اجرای «خانه برناردا آلبا»‌ی فدریکو گارسیا لورکا، «شاه‌لیر» ویلیام شکسپیر و «اتاق بسته» ژان پل سارتر و حتی «کلفت‌ها»‌ی ژان ژنه خود یک اتفاق درخشان است که با دیدن این آثار مطرح قرن بیستم از چند منظر مختلف و درعین‌حال به‌هم‌پیوسته، ضمن برخورداری از نگاه تحلیلی درباره مسائل زنان با بازی‌های درخشان زنانه نیز رودررو شد.

این روز‌ها در تهران برخی از نمایش‌نامه‌ها با مطرح‌کردن مباحث زنانه بر آن هستند که بر حضور بازیگران مقتدر زن در صحنه تأکید کنند، چون این موقعیت‌ها حس و حالت‌های جدی‌تر و انرژی فوق‌العاده‌ای را با خود به صحنه خواهند آورد. اگر نمایش‌نامه زنانه باشد و در آن مسئله عمده مربوط به جنسیت زنان باشد، این خود نشانه بارزی برای حضور پررنگ‌تر زنان در آن نمایش خواهد بود و این تمایز خود می‌تواند با بررسی دقیق‌تر این حضور زنانه بازیگران را برای مخاطبان تئاتر بارزتر کند.

بازیگران زن می‌توانند این روز‌ها مقتدرانه در اجرای یک تئاتر مؤثر باشند و هرچه بر تعداد این بازیگران مقتدر در یک اجرای نمایشی افزوده می‌شود، تضمینی برای برخورداری از تعداد مخاطبان بیشتر خواهد بود و این‌گونه کمیت و کیفیت در هم گره می‌خورد و ما شاهد افتخارات بسیاری در اجرای یک تئاتر خواهیم بود. کافی است تئاتر‌های در حال اجرا یا آن‌هایی که آماده می‌شوند برای اجرای در آذرماه را مرور کنیم تا بیشتر متوجه این امتیاز ناب در تئاتر شویم.

سه زن در خانه برناردا آلبا

دکتر علی رفیعی قرار است خانه برناردا آلبای لورکا را در تالار وحدت اجرا کند و طبق آنچه در خبر‌ها آمده است، در این نمایش سه بازیگر زن با سابقه تئاتری که از کارنامه قابل‌تأمل و چشمگیری هم برخوردارند، حضور دارند و این حسن انتخاب از هم‌اینک تضمینی برای دیده‌شدن کار خواهد بود. رؤیا تیموریان، مریم سعادت و مائده طهماسبی در نمایش «خانه برناردا آلبا» که از ۱۴ آذر در تالار وحدت روی صحنه می‌رود، به ایفای نقش می‌پردازند.

نمایش «خانه برناردا آلبا»، به کارگردانی علی رفیعی، سومین اثری است که این کارگردان و طراح تئاتر ایران از نمایش‌نامه‌های لورکا، شاعر و نمایش‌نامه‌نویس اسپانیایی روی صحنه می‌برد.

این سه بازیگر زن پیش از این نیز با دکتر رفیعی همکاری کرده‌اند. رؤیا تیموریان پیش از این در نمایش «عروسی خون» و مریم سعادت در نمایش‌های «رومئو و ژولیت»، «خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار از زندگی و قتل میرزاتقی‌خان فراهانی» و همچنین فیلم‌های «ماهی‌ها عاشق می‌شوند» و «آقایوسف» با رفیعی همکاری داشته‌اند. مائده طهماسبی نیز در فیلم «ماهی‌ها عاشق می‌شوند» علی رفیعی به ایفای نقش پرداخته است.
مفسران اغلب «خانه برناردا آلبا» به همراه دو اثر «عروسی خون» و «یرما» را سه‌گانه روستایی نام‌گذاری کرده‌اند. لورکا آن را در طرح خود برای «سه‌گانه زمین اسپانیایی» (که تا زمان کشته‌شدنش ناتمام ماند) در نظر نگرفته بود. لورکا این نمایش‌نامه را در عنوان فرعی‌اش درامای زنان در روستا‌های اسپانیا توصیف کرده است.

لورکا در خانه برناردا آلبا از روابط برناردا آلبا و دخترانش سخن می‌گوید. تأثیری که این نمایش به‌جا می‌گذارد، هم اندوهناک است و هم تکان‌دهنده. در حقیقت تصویری از دنیای زنان و عشقشان است که در میان سنت‌های دست‌وپاگیر زندانی شده اند و لورکا به قول خود قصه همان پرنده زنده‌ای که او را محکم در دستانت گرفته باشی و به او اجازه پرواز ندهی را در این نمایش به نوع دیگری تکرار می‌کند. این نمایش به نوعی تراژدی دردناک زنان در اجتماعی مردسالار است و تصویری از دنیای بسته و مستبد دوران حکومت فرانکو در اسپانیاست که در آن امید‌ها و شور انسان برای زیستن را پایمال می‌کنند و زنان جوان جامعه بیشترین قربانیان آن هستند.

سرچشمه خانه برناردا آلبا از همه بیشتر از واقعیت الهام گرفته است. از این لحاظ درست در مقابل عروسی خون قرار می‌گیرد، زیرا که در این یکی همه‌چیز تخیلی است، مگر طرح داستان. در برناردا همه‌چیز به‌جز داستان از واقعیت الهام می‌گیرد. روی‌دادن چنین داستانی در این زمینه معین بالقوه امکان دارد؛ آدم‌ها هم طبعا طوری پرداخت شده‌اند که طرح داستان ممکن شود... ماهرانه‌ترین نمایش‌نامه لورکا همین است و در آن بیشترین میزان انضباط در صناعت به کار رفته است. از یک لحاظ این نمایش‌نامه، از جهت غرابتی که دارد، «هنری»‌ترین نمایش‌نامه اوست.


سه زن در لیرشاه

«لیرشاه» نیز یک نمایش‌نامه زنانه است و در آن مواجهه با دنیای زنان بنابر آنچه می‌تواند خیر و شر زنانه باشد، قابل تأویل خواهد شد. در این نمایش نیز سه زن در نقش سه خواهر و دختر شاه‌لیر بازی می‌کنند. الهام پاوه‌نژاد، بهاره رهنما و محبوبه تفضلی هر یک به‌گونه‌ای برخوردار از یک پیشینه قابل‌اعتنا در تئاتر هستند و همین خود شاید رقم‌زننده اتفاقات بهتری باشد که از اجرای این نمایش انتظار می‌رود.

البته که نگاه دکتر دلخواه نسبت به کار‌های قبلی‌اش کمی متفاوت شده و این ترکیب، به‌ویژه انتخاب بهاره رهنما می‌تواند گمانه‌ها را به سوی تجاری‌شدن ببرد. به‌هرتقدیر این بانوی تئاتر ایران همواره نامش با تضمین گیشه و فروش رقم می‌خورد و این‌بار هم چیزی جز این نخواهد بود، مگر کارگردان توانسته باشد انتظارات تحلیلی از نقش را از بازی رهنما برآورده کرده باشد.

در این اثر نمایشی که ساعت ۱۸ به مدت زمان ۲۱۰ دقیقه در تالار اصلی تئاترشهر روی صحنه می‌رود، مهدی سلطانی، الهام پاوه‌نژاد، بهاره رهنما، خسرو شهراز، رحیم نوروزی، محمدصادق ملک، ناصر عاشوری، محمدرضا علی‌اکبری، حمیدرضا هدایتی، محمد صدیقی‌مهر، محبوبه تفضلی، یلدا قشقایی، سجاد بابایی، محمد صادقی، امیرحسین سرداریان، حسین ابراهیمی، سعید عظیمی، سپاس رضایی، افشین حسنلو، فربد غفاری، محمد پیرالیاس، رضا ایزدخواه، منصور تمیزی‌فر، حمیدرضا جهانگیری، سعید مصطفایی، میلاد پاک‌سرشت، حامد عباس‌پور، حامد آرامی، مجید قنبری، سارا خسروی و الهام قندهاری به عنوان بازیگر حضور دارند.

درباره لیرشاه باید گفت: شاه‌لیر یا لیرشاه یکی از بزرگ‌ترین و ارزنده‌ترین نمایش‌نامه‌های تراژیک ویلیام شکسپیر است. شاه‌لیر شخصیت اصلی این نمایش‌نامه است که سه دختر دارد و پس از تصمیمی نابخردانه، سرزمینش را تنها بین دو دخترش تقسیم می‌کند. این تصمیم لیر بر اساس باورکردن تملق و چاپلوسی دو دختر بزرگ‌تر و نپذیرفتن صداقت و شجاعت دختر کوچک‌تر گرفته شده است که در نتیجه به تبعید دختر کوچک‌تر، جنگ میان دو دختر دیگر و دیوانه‌شدن خود او می‌انجامد.


۲ زن در خروج ممنوع

گیتی قاسمی که سال‌ها در سینما و تلویزیون بازیگری کرده است، اولین نمایش خود را با تهیه‌کنندگی یک خواننده و بازی نسیم ادبی هر شب ساعت ۱۸:۳۰ در تالار حافظ روی صحنه برده است.

گیتی قاسمی که سابقه بازی در فیلم‌های «ویلایی‌ها»، «سد معبر»، «امروز»، «چهارشنبه» و سریال‌های «جراحت»، «پیامکی از دیار باقی» و «پایتخت» را در کارنامه کاری خود دارد، اولین تجربه کارگردانی خود در تئاتر را در معرض دید عموم قرار داده است. شاید همکاری او با نسیم ادبی که با همدیگر بار‌ها بازی کرده‌اند، این‌بار یک تجربه متفاوت باشد؛ از‌این‌رو که حالا قاسمی کارگردان و ادبی بازیگر است. قاسمی که فارغ‌التحصیل رشته کارگردانی از دانشگاه هنر‌های زیباست، نمایش‌نامه‌ای از «ژان پل سارتر» با عنوان «no exit» (خروج ممنوع) را اجرا می‌کند. در این نمایش نسیم ادبی، فرزانه سهیلی، رضا اخلاقی‌راد و اویس خلیل‌زاده بازی می‌کنند و سیامک عباسی، خواننده و آهنگ‌ساز پاپ، نیز تهیه‌کنندگی آن را بر عهده دارد تا اولین تجربه تهیه‌کنندگی او در تئاتر که پیش از این تهیه‌کنندگی و کارگردانی چند فیلم کوتاه را هم انجام داده، محسوب شود.

دوزخ دیگری ا‌ست. اتاق بسته را می‌توان بیانی دراماتیک برای «هستی و نیستی» قلمداد کرد. سه مرده پس از مرگ به‌جای جهنم در اتاقی گرفتار می‌آیند که از آن هیچ راه خروجی نیست. سارتر با تحریف تصور «جهان پس از مرگ» نزد جهان‌بینی‌های تقدیرگرا، موقعیتی عجیب ساخته که در آن مجازات محکومان نه شکنجه فیزیکی که نفس گرفتاربودن در موقعیت است. سوژه در مقابل پوچی جهان به «تهوع» دچار است.

تمام اضطرابی که او در مواجهه با موقعیتی مادی با آن روبه‌روست، در این نمایش به واسطه تمام‌شدن موقعیت در مرگ و پایان آزادی او در انتخاب و عمل دوچندان شده است. جهان پس از مرگ در این نمایش همان جهان زمینی است با مسائل و مشکلات مادی که به شکل موقعیتی اگزیستانسیال برای سوژه به‌طور مدام تکرار خواهد شد. در واقع این موقعیت خیالی پس از مرگ که سارتر بین سه مرده -دو زن و یک مرد- برقرار کرده، همان موقعیتی است که او آن را ذات زندگی سوژه می‌داند: «هیچ گریزی از آزادی وجود ندارد. ما محکوم به آزادی هستیم».

به‌هرحال می‌دانیم که نسیم ادبی یک بازیگر مقتدر و جدی است و بار‌ها هم جایزه بازیگری گرفته و خود قاسمی هم از آن دست بازیگران جایزه‌بگیر بوده است و حالا منهای جوایز، این دو می‌توانند همواره مقتدرانه صحنه را مال خود کنند. فرزانه سهیلی نیز سال گذشته در جشنواره فجر برای بازی در کوکوی کبوتران حرم جایزه گرفت و او هم هرچند جوان‌تر است، می‌تواند در آینده بر این اقتدار زنانه صحه بگذارد.


یک زن در کلفت‌ها

کلفت‌های ژان ژنه برای سه زن نوشته شده است، اما علی‌اکبر علیزاد که آن را ساعت ۱۸:۳۰ در تالار مولوی اجرا می‌کند، به‌جای دو کلفت زن، از دو آقا استفاده کرده که می‌خواهند خانم یا صاحبکارشان را بکشند. این برداشت متفاوت هم تلنگری بر آن اقتدار زنانه است که طور دیگری سرنوشت یک زن مقتدر به نام خانم یا بتانو را رقم خواهد زد. بازیگران این نمایش علیرضا کیمنش، مرتضی حسین‌زاده و کتایون سالکی هستند و می‌شود این چالش پیش‌رو را هم جدی گرفت و به تماشای کلفت‌های علیزاد نشست، هرچند به متن ژنه وفادار نیست و ریختار آن را در این اجرا به ضرورت تغییر جنسیت‌ها برهم ریخته باشد.

محدودیتها تا پایان سال ادامه دارد/ بررسی وضعیت تهران به صورت ویژه


بررسی شهر کرج و تاریخچه این شهر


بررسی ویزای توریستی و چگونگی دریافت آن


نقد و بررسی فیلم مانک، ساخته جناب فینچر


امروز؛ بررسی سوال از «سلطانی فر»درباره قرارداد «ویلموتس» در مجلس


جلسه بررسی حضور در بیست و یکمین نمایشگاه تلکام برگزار شد


بهترین هتل های تهران


سوغاتی تهران چیست؟


باشگاه پرسپولیس تهران



Gotrax GXL V2 بررسی اسکوتر برقی 2020


بررسی انواع ست لباس ورزشی مردانه ترک


بررسی اسکوتر برقی Glion Dolly Foldable 2020


بررسی 3 ساعت هوشمند ارزان و باکیفیت تا 500 هزار تومان


راهنمای جامع خرید دوچرخه برقی و بررسی نکات مهم 

جیانیس گران‌ترین بازیکن تاریخ NBA

جیانیس گران‌ترین بازیکن تاریخ NBA

ورزش سه: قرارداد جدید او 2/228 میلیون دلار ارزش دارد و از این نظر در تاریخ NBA بی‌همتاست. این بسکتبالیست 26ساله که دو بار بهترین بازیکن سال NBA شده، قراردادی پنج‌ساله امضا کرده است. پرارزش‌ترین قرارداد قبلی متعلق به جیمز هاردن، گارد هیوستن راکتس به ارزش 228 میلیون دلار بود. اگر او پیشنهاد باشگاهش را رد می‌کرد، در تابستان پیش رو بازیکن آزاد می‌شد و مشهورترین ستاره‌ای می‌شد که از سال 2016 تاکنون آزاد شده است. در آن سال، کوین دورانت بازیکن آزاد شده بود.

جیانیس در این فصل سومین بازیکن تاریخ NBA شد که در یک فصل عناوین پرارزش‌ترین بازیکن و بهترین بازیکن دفاعی را از آن خود کرده است. مایکل جوردن و حکیم اولاجووان بازیکنان قبلی بودند. او همچنین رکورد بیشترین امتیاز و ریباند خود را با میانگین 29/5 امتیاز و 13/6 ریباند شکست. او 5/6 پاس گل در هر بازی داد و نمره کارآیی‌اش هم 31/9 بود، که بالاترین میزان در تاریخ NBA است

جیانیس در بیانیه‌ای پس از امضای قرارداد گفت: «این لحظه‌ای بزرگ برای من و خانواده‌ام است و من می‌خواهم از سازمان باکس تشکر کنم که به ما باور داشت. من هشت سال پیش فرصت را دریافتم و حالا امضای چنین قراردادی باورنکردنی است.» میلواکی باکس در دو فصل اخیر NBA بهترین رکوردها را داشته است اما نتوانسته قهرمان شود. آنها در سال 2019، در فینال کنفرانس شرق دو بر صفر از تورنتو رپتورز پیش افتادند اما چهار شکست پیاپی را مقابل این تیم تجربه کردند و کنار رفتند. این فصل آنها به فینال کنفرانس هم نرسیدند و مقابل میامی هیت در نیمه‌نهایی حباب اورلاندو، در پنج مسابقه شکست خوردند.

باکس در هفت سال حضور جیانیس تنها یک بار به فینال کنفرانس راه یافته است و از سال 1974 هم به فینال کلی NBA نیافته است.در آن هنگام کریم عبدالجبار در این تیم حضور داشت. عبدالجبار که آنها را در سال 1971 به تنها عنوان قهرمانی‌شان رساند، پیش‌تر گفته بود: «به نظرم جیانیس باید به صدای قلبش گوش کند و تصمیمی بگیرد که متناسب با چیزهایی باشد که برای او و زندگی حرفه‌ای‌اش مهم است.

جیانیس در سال 2013 بازیکنی گمنام بود. او در یونان متولد شده و پدر و مادری نیجریه‌ای دارد و پیش از پیوستن به میلواکی، در دسته دوم یونان بازی می‌کرد. او در اولین فصل حضورش در NBA تنها 6/8 امتیاز در هر مسابقه کسب کرد و تنها در 23 بازی در ترکیب ثابت به میدان رفت اما او در فصل سومش به میانگین 16/9 امتیاز در هر بازی رسید و جایزه بیشترین پیشرفت را از آن خود کرد. سال بعد، او برای اولین بار در ترکیب تیم منتخب فصل قرار گرفت و بعد از آن سه بار دیگر هم این اتفاق برایش رقم خورد. میلواکی در پنج فصل نخست حضور جیانیس سه بار به پلی‌آف راه یافت اما در هر بار در دور اول پلی‌آف حذف شد. در فصل 19-2018، جیانیس بهترین بازیکن لیگ شد و اولین بازیکن باکس پس از عبدالجبار شد که این عنوان را به دست می‌آورد. باکس با او اولین پیروزی‌اش در پلی‌آف از سال 2001 به این سو را کسب کرد.

او در هر فصل آمارش را بهتر کرده است و فصل گذشته هم به 29/5 امتیاز در هر بازی رسید و اولین بازیکن پس از ویلت چمبرلن شد که از میانگین 29 امتیاز، 13 ریباند و 5 پاس گل در طول یک فصل عبور می‌کند اما تمرکز او روی قهرمانی بود که به دست نیامد. او گفت: «ساده است. باید هر فصل بهتر از فصل گذشته عمل کنید. اگر به دستاوردی که می‌خواستید نرسیدید، باید بهتر شوید.»

 

نتایج کامل لیگ برتر والیبال


راهنمای کامل دریافت ویزای ژاپن


اطلاعات کامل درمورد انواع هتل‌ و اصطلاحات آنها


اطلاعاتی کامل درباره رشته ورزشی واترپلو


راهنمای کامل اخذ ویزای ترانزیت و مدارک مورد نیاز


جذاب‌ترین و عجیب‌ترین آپشن‌های خودرو در جهان


دیدنی‌ترین و معروف‌ترین اجراهای تعزیه در ایران


عجیب ترین اسرار هند


ترسناک ترین هتل های جهان (+ عکس)


ترسناک ترین اسکای واک ها

 

چگونه یک پاورپوینت عالی برای ارائه بسازیم؟ (آموزش کامل)


کامل ترین راهنمای خرید و انتخاب انواع عینک های شنا


خرید پیانو – صفر تا صد | کامل ترین راهنمای خرید پیانو دیجیتال


نکات و اصول ساخت و طراحی پاورپوینت


آموزش ساخت پاورپوینت (راهنمای مبتدیان از صفر تا صد)


آموزش پاورپوینت – درج نماد و واژه های هنری، پیوند، ایجاد دکمه


مهم ترین ویژگی های کیف لپ تاپ خوب چیست؟


مهم‌ترین خصوصیات لباس‌های ورزشی


مهم ترین خصوصیات یک لباس ورزشی خوب


چگونه مناسب ترین صندلی مسافرتی را انتخاب کنیم

چرا به «بلک فرایدی»، بلک فرایدی گفته می‌شود؟

چرا به «بلک فرایدی»، بلک فرایدی گفته می‌شود؟

برترین‌ها: بلک فرایدی نامی است که به روز فردای جشن شکرگزاری که مصادف با آخرین جمعه ماه نوامبر است، گفته می‌شود. این روز «بلک فرایدی» یا «جمعه سیاه» نامیده می‌شود. بلک فرایدی به صورت رسمی روز شروع خرید‌های فصل کریسمس است. در این روز از اولین ساعات بامداد صف‌های طولانی در پیاده رو‌ها و در جلوی فروشگاه‌ها و مراکز خرید تشکیل می‌شود و این مراکز کل ۲۴ ساعت شبانه روز باز هستند و از مشتریان پر و خالی می‌شوند.

قطعا شما هم اسم جمعه سیاه به گوشتان خورده و یا حتی در این زمان خرید‌های هیجان‌انگیزی انجام داده‌اید. در ایران هم بلک فرایدی اجرا می‌شود و فروشندگان اجناس خود را با تخفیف به فروش می‌رسانند و در سال‌های گذشته در این زمان شاهد صف‌های طولانی در مراکز خرید بودیم.

حالا که به دلیل ویروس کرونا محدودیت‌هایی اعمال شده و جمعه سیاه مصادف شده با تعطیلی دو هفته‌ای در ایران، فروشندگان به این مناسبت، با در نظر گرفتن تخفیف برای فروش اجناس خود با تبلیغات در صفحه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، اقدام به فروش محصولات خود کرده‌اند. بعضی از افراد حتی از چند روز قبل‌تر تخفیفات خود را آغاز کرده‌اند. نمونه‌هایی از این تبلیغات را ببینید:

در ادامه مطالب جالبی درباره‌ی جمعه سیاه و دلیل نام‌گذاری این روز به بلک فرایدی را بخوانید.

حالا چرا جمعه سیاه؟

از آن جایی که در این روز جمعیت زیادی از مردم از خانه‌ها بیرون می‌آیند و با ماشین‌های خود به سمت فروشگاه‌ها می‌روند و در این مسیر تصادفات زیادی اتفاق می‌افتد و حتی گاهی اوقات خشونت‌های زیادی هم اتفاق می‌افتد!

دلایل کافی بود؟

سازمان پلیس فیلادلفیا در دهه ۱۹۵۰ از عبارت جمعه سیاه برای توصیف ناآرامی و ضرب و شتم به وجود آمده به دلیل تراکم بالای جمعیت در پیاده رو‌های مناطق پایین شهری استفاده کرده بود.

اما اولین استفاده رسمی از عبارت بلک فرایدی در سال ۱۹۶۶ توسط «ارل آپفلبوم» که یک دلال تمبر‌های کمیاب در فیلادلفیا بود، اتفاق افتاد. در هر صورت این عبارت تا دهه ۲۰۰۰ به همین صورت منطقه‌ای و محدود به فیلادلفیا و برخی مناطق محدود دیگر باقی مانده بود. در واقع می‌توان گفت استفاده از عبارت بلک فرایدی و پایدار ماندن آن به نحوی مدیون اصرار خرده فروشان و دلالان بر استفاده از این عبارت است چرا که آن‌ها عادت داشتند که برای توصیف اتفاقات بد و ناگوار از ترکیب «روز‌های هفته سیاه» استفاده کنند. تعدادی از این مثال‌ها را در زیر می‌بینید:

دوشنبه سیاه، روز ۱۹ اکتبر سال ۱۹۸۷ که مصادف بود با بیشترین میزان افت بازار بورس در طول تاریخ. در این روز سهام داوجونز ۲۲% سقوط کرد.

سه شنبه سیاه، ۲۴ اکتبر سال ۱۹۲۹ که مصادف با سقوط بازار سهام بود و آغازی شد بر افسردگی بزرگ یا Great Depression. در آن زمان بسیاری از مردم در بازار سهام سرمایه گذاری کرده بودند و تمام دارایی خود و ذخیره‌های مالی خود را در آن گذاشته بودند.

جمعه سیاه، ۲۴ سپتامبر سال ۱۸۶۹ که مصادف با سقوط بازار طلا بود. در آن زمان بازار طلا بازاری بسیار همگانی بوده و افراد مختلف با توان‌های مالی مختلف در آن سرمایه گذاری کرده بودند.

با توجه به این موارد تاریخی، فروشندگان و سرمایه گذران تصمیم گرفتند تا به نوعی به «جمعه سیاه» بار معنایی مثبت بدهند و برای این کار جمعه فردای روز جشن شکرگزاری را انتخاب کردند. آن‌ها از این اصل استفاده کردند: «اگر نمی‌توانی با آن‌ها بجنگی، به آن‌ها بپیوند!» آن‌ها از این عبارت استفاده کردند تا موفقیت خودشان را به رخ بکشند! حسابداران برای نشان دادن سود روزانه در دفاترشان از رنگ سیاه و برای نشان دادن زیان از رنگ قرمز استفاده کردند؛ بنابراین امروزه بلک فرایدی تبدیل به جمعه‌ای سودآور برای خرده فروشان و به طور کل برای اقتصاد شده است.

بدترین خشونت‌ها در بلک فرایدی

شلوغی‌های بلک فرایدی و صف‌های طولانی آن هنوز هم مایه دردسر پلیس است. در سال ۲۰۱۶ سه نفر در ایالت‌های نیوجرسی، نوادا و تنسی مورد تیراندازی قرار گرفتند و فردی که در نیوجرسی مورد شلیک قرار گرفته بود، کشته شد!

در سال ۲۰۱۳، پلیس شیکاگو به یک نفر که بعد از دزدی از یک فروشگاه در حال فرار بود شلیک کرد.

به نظر می‌رسد تا به حال بیشترین خشونت‌ها در فروشگاه‌های والمارت اتفاق افتاده است. شما می‌توانید این خشونت‌ها را با هشتگ Walmart fights# دنبال کنید.

در سال ۲۰۱۲، دو نفر در بیرون فروشگاه تالاهاسی فلوریدا به یکدیگر تیراندازی کردند. آن‌ها در حال جر و بحث بر سر محل پارک ماشین بودند.

در این زمینه می‌توان گفت، فروشگاه تجهیزات الکترونیکی والمارت خطرناک‌ترین جاست! در سال ۲۰۱۱ یک زن به روی جمعیت در فروشگاه تجهیزات الکترونیکی والمارت اسپری فلفل پاشید! این زن داشت تلاش می‌کرد که یک کنسول بازی را با ۶۰ درصد تخفیف جلوتر از بقیه خریداری کند!

در سال ۲۰۱۰ جمعیت حاضر در فروشگاه لوازم الکترونیکی والمارت در ساکرامنتو، صاحبان فروشگاه را مجبور کردند فروشگاه را در ساعت ۵:۳۰ دقیقه صبح تعطیل و تخلیه کنند. مردم در حال هل دادن همدیگر و تکان دادن غرفه‌های محصولات بودند!

در سال ۲۰۰۹ یکی از فروشگاه‌های والمارت در کالیفرنیا از ماموران پلیس برای بیرون کردن مردم در ساعت‌های ابتدایی شروع بلک فرایدی تقاضای کمک کرد!

بدترین حادثه‌ای که در بلک فرایدی اتفاق افتاد به سال ۲۰۰۸ بر می‌گردد. در این سال یک مرد زیر دست و پا ماند و مرد! کارگر ساده‌ای به نام دیمیتای دامور به علت شدت جراحات وارده ناشی از زیر دست و پا ماندن جان خود را در فروشگاه لوازم الکترونیکی نیویورک از دست داد. حداقل ۲۰۰۰ نفر در‌ها را شکستند و دامور که زیر دست و پا مانده بود نتوانست خودش را از زیر دست و پا بیرون بکشد. در این حادثه ۱۱ فروشنده شامل یک زن باردار حادثه دیدند.

شاید برای شما جالب باشد که بدانید بلک فرایدی در ایالات متحده روز تعطیل رسمی نیست، اما در این روز اکثر کارمندان مرخصی می‌گیرند تا برای ماراتن خرید بلک فرایدی آماده باشند!

فروشندگان، خرده فروشان، کمپانی‌ها و تولیدکنندگان در این روز، رقابت فوق العاده‌ای برای فروش محصولات خود تجربه می‌کنند و با کاهش نامتعارف قیمت محصولات خود معادل فروش چندین ماه خودشان را در یک ۲۴ ساعت تجربه می‌کنند.

شاید در گذشته می‌توانستید زمان مشخصی را برای شروع بزرگترین حراجی سال پیدا کنید، ولی در چند سال اخیر دیگر شروع بلک فرایدی زمان مشخصی ندارد، حتی بعضی وقت‌ها از پنجشنبه شروع می‌شود و بهانه شان هم این است که شاید با این کار بتوانند بخشی از ترافیک و تلفات روز جمعه را کم کنند! در سال‌های گذشته، مغازه‌ها راس ساعت ۱۲ بامداد، درب فروشگاه‌های خودشان را باز می‌کردند، اما سابقه آن وجود دارد که مغازه‌ای از ساعت ۱۰ شب روز عید شکرگزاری، حراجی بلک فرایدی را شروع کند. خیلی از فروشگاه‌ها با عرضه نمونه محصولات رایگان و اشانتیون، مثل مدادشمعی، کتاب‌های نقاشی و ... سعی کردند برای شروع بلک فرایدی بازارگرمی کنند.

حالا باید دید امسال در دیگر نقاط دنیا بلک فرایدی چگونه برگزار می‌شود؟

شما تجربه‌ی خرید از جمعه سیاه را داشته‌اید؟

۰۸/ ۷۶/۰۹؛ آغوش پس از آغوش، ریسه‌های طولانی

۰۸/ ۷۶/۰۹؛ آغوش پس از آغوش، ریسه‌های طولانی

برترین‌ها: شاید کمتر کسی باشد که ۸ آذر سال ۷۶ را به‌‌خاطر نداشته باشد. حتی آن‌هایی که سن‌شان به آن زمان نمی‌رسد هم از حس‌وحال آن روز شنیده‌اند. حس و حالی عجیب که بی‌مثال بود! امروز، بیست‌وسومین سالروز بازی حماسی ایران و استرالیاست. روزی که تیم ملی ایران برای اولین‌بار پس از انقلاب راهی جام جهانی شد. به این بهانه‌، در این مطلب از حال و هوای آن روز به‌یاد ماندنی می‌خوانیم.

خبرورزشی در سالروز این روز نوشت: ۸ آذر سال ۷۶، چه روز محشری شد! چه روز بی‌نظیری! روز غوغا، روز غوغایی! روز پیروزی! علی دایی بود و احمدرضا عابدزاده، مگر می‌توانست تا نباشد؟ پشتوانه خط دفاع بود! کریم و استیلی، خداداد و محمد خاکپور! یادمان نمی‌رود نعیم سعداوی را که جای خود را به ابراهیم تهامی داد تا او، زمینه‌ساز گل اول باشد! ولی هنوز، یک-۲ استرالیا پیش است! مهدی مهدوی‌کیا، یک جوان نظیر خودش را در قلب دفاع می‌دید، مهدی پاشازاده! شاهرودی هوای سمت چپ را داشت که با منصوریان عوض شد!

تیم ملی، حمله می‌خواست و گل می‌خواست! روی حرکات تهامی، کریم گل اول را زد و روی فرار خداداد و یک، دوی او با علی دایی، عزیزی یک گل خدادادی زد! بازی ۲-۲ تمام شد! بازی جوری پیش برده شد توسط ملی‌پوشان ایران که باید استاد اسدی هم وارد زمین می‌شد! نتیجه ۲-۲ یعنی پیروزی، یعنی ظفر نمونه کامل! آن روز، ۱۴ مرد، حماسه آفریدند! ۱۴ مردی که قیامت به‌پا کردند! در ورزشگاه کریکت‌گراند شهر ملبورن! به روز ۰۸/ ۱۳۷۶/۰۹! بیست و سه سال قبل!

ایسنا هم در وصف آن روز نوشت: بدون شک تعداد بازی‌هایی که مقابل تلویزیون میخکوب شده باشید و از شدت استرس و فشار عصبی حتی نتوانید آب دهانتان را فرو دهید و نفس حبس شده‌تان را به بیرون منتقل کنید به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد؛ بازی ایران مقابل استرالیا در ورزشگاه کریکت ملبورن یکی از همین بازی‌هاست.

ساعت یک بعدازظهر روز شنبه ۸ آذر ۱۳۷۶، با ساعت‌های اداری شنبه‌های دیگر کمی تفاوت داشت. روز اول هفته یک اتفاق بسیار مهم قرار بود تمام مردم ایران را تحت تاثیر قرار دهد. مردم ایران در این ساعت شاهد حضور ملی‌پوشان ایران در استادیوم ملبورن کریکت برای مصافی مهم و هیجان‌انگیز بودند؛ دیدار برگشت تیم ملی ایران و استرالیا در مرحله پلی‌آف مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه.

در آن موقع خبری از بنزین ۳۰۰۰ تومانی، گوجه کیلویی ۱۹۰۰۰ تومانی، پراید ۱۰۰ میلیون تومانی، کرونا، خانه‌های گران و سرسام‌آور نبود. دغدغه اینترنت، روز و شب ایرانیان را فرا نگرفته بود و «سادگی» کلید واژه‌ای بود که زندگی مردم ایران با آن مفصل‌بندی شده بود و اثر و نشانه‌ای از بریزوبپاش‌های این روز‌های زندگی شهری دیده نمی‌شد.

آن روز فرصتی بود که کارمندان ادارات بهانه‌ای برای خود دست و پا کنند و برای چند ساعتی مرخصی بگیرند و برای دانش‌آموزان مدرسه مجالی باشد که بتوانند خود را به مریضی بزنند یا بهانه‌ای دیگر بیاورند تا روز اول هفته مدرسه نروند.

تمام مردم ایران با هر شرایطی که بود تلویزیون یا رادیوی خود را آماده کردند تا شاهد و شنوای این بازی حساس باشند. تیم ملی ایران در شرایطی پا به ملبورن گذاشت که دیدار رفت خود را مقابل استرالیا در ورزشگاه آزادی یک بر یک مساوی کرده بود و در این بازی مشخص می‌شد که چه تیمی مسافر پاریس و جام جهانی خواهد شد.

در هوای ۱۵ درجه بالای صفر شهر ملبورن، ساندرو پل سوت آغاز مسابقه را به صدا درآورد تا مهم‌ترین بازی تیم ملی ایران شروع شود. استرالیا در شروع کار طوفانی بود و در آغاز به دروازه ایران هجوم آورد تا در اول کار بتواند نبض بازی را در دست بگیرد، اما روحیه‌ای که به ملی‌پوشان تزریق شده بود، نگذاشت ایران در دقایق اول تسلیم استرالیا شود. وقتی از روحیه صحبت می‌کنیم یعنی مهار توپ با یک دست توسط عابدزاده که در حضور ۸۰ هزار تماشاگر استرالیایی با خنده و آرامش خود، به عنوان کاپیتان تیم، دلگرمی فوق‌العاده‌ای به هم‌تیمی‌هایش می‌داد.

قفل دروازه ایران در دقیقه ۳۲ شکسته شد و هری کیول، مهاجم جوان آن روز‌های استرالیا، توانست دروازه ایران را باز کند و استرالیا را یک بر صفر پیش بیندازد. ایران در ادامه به قول جواد خیابانی چیزی برای از دست دادن نداشت و باید تمام توان خود را برای بازگشت به بازی ارائه می‌کرد، ولی تلاش ایران در نیمه اول بی‌ثمر بود تا ایران در ۴۵ دقیقه اول بازی یک بر صفر بازنده به رختکن برود.

در نیمه دوم دروازه تیم‌ملی زودتر از تصور باز شد و آئورلیو ویدمار سه دقیقه پس از شروع نیمه دوم، گل دوم استرالیا را به ثمر رساند تا همه چیز به نفع استرالیا باشد.

ورق هنگامی برگشت که جیمی جامپ استرالیایی به میدان آمد و تور دروازه احمدرضا عابدزاده را پاره کرد. در آن هنگام بازیکنان ایرانی مورد تمسخر تماشاگران استرالیایی قرار گرفته بودند و آن لحظه بود که همه مردم ایران در ناراحتی و دل‌شکستگی شریک بودند. بازیکنان ایران در استرالیا تنها بودند و در یک هجمه تمام عیار باید به ادامه بازی فکر می‌کردند.

جواد خیابانی این اتفاق را در گزارش خود این‌طور بیان کرد: «در تهران نشان داده شد که چگونه اخلاق انسانی و اسلامی تماشاگران عزیزمان در ورزشگاه آزادی نمایان شد، اما مسائلی که استرالیایی‌ها به ما نسبت می‌دهند، خودشان انجام‌دهنده آن هستند و با حرکات غیرانسانی، مسائلی ضد اخلاقی را در ورزشگاه ایجاد کردند. این‌ها تفاوتی است که فرهنگ متمدن و اسلامی ما را با یک کشوری که ۱۲۰ سال بیشتر سابقه ندارد و توسط برخی از دریانوردان انگلیسی تاسیس شده است، نشان می‌دهد. باید نشان داده شود که نام ایران چگونه سال‌ها زنده است و سرزمین ما در اذهان باقی است. امیدواریم تیم ملی کشورمان، با بازی خوبش کار را دنبال کند.»

خنده‌ها و آدامس جویدن احمدرضا عابدزاده از نکات جالب توجه آن لحظه‌ها بود و نشان از دقایقی می‌داد که قرار است اتفاقی بسیار شیرین را رقم بزند.

مسابقه بعد از این نقطه عطف ادامه پیدا کرد. حالا همه به دنبال این بودند که ایران، غیرت خود را نشان دهد. این لحظه بود که ورق برمی‌گشت. این تیم ایران بود که موقعیت‌سازی می‌کرد. انگار تیم ملی ایران قدرت بلامنازعی بود که در مخمصه‌ای به نام پلی‌آف جام جهانی گیر کرده است.

این لحظه بود که جواد خیابانی جملاتی گفت که شاید در هیچ وقت از گزارش‌هایش سابقه نداشت. او با روحیه صادق و بدون هیچ اغراق گفت: «بچه‌ها باید باور کنند که می‌توانند به دروازه استرالیا حمله کنند و این را نشان دادند. ملی‌پوشان اگر نیمی از آنچه در تهران به نمایش گذاشتند را در این بازی ارائه دهند، می‌توانند دروازه استرالیا را باز کنند. بازگشت در این بازی کار سختی است، اما هیچ چیز در فوتبال غیر ممکن نیست.»

بله هیچ چیز غیرممکن نبود. تمام ناممکن‌ها، به وقوع پیوست، آن هم جایی که هیچکس فکرش را نمی‌کرد. تیم ایران در زمین باید کار می‌کرد و روی زمین به دروازه حریف یورش می‌برد. اتفاقی که شروعش در دقیقه ۷۱ بود. خداداد عزیزی با تمام توانش به محوطه جریمه استرالیا حمله کرد و تا آنجایی که ممکن بود، توپ را به سمت دروازه برد و در نهایت کریم باقری که در بازی رفت غایب بود، گل اول ایران را به ثمر رساند.

حالا ایرانیان بودند که سر از پا نمی‌شناختند. ملی‌پوشان در ملبورن قفل دروازه حریف را باز کردند و مردم ایران ۱۴ دقیقه پر از هیجان و سختی را باید می‌گذراندند. سفیدپوشان ایرانی این بار منظم‌تر و متحدتر، خود را برای گل بعدی آماده می‌کردند. جواد خیابانی گفت: «زدن گل دوم آب سردی است بر پیکر تماشاگران حاضر در ورزشگاه.» این آب سرد در دقیقه ۷۵ ریخته شد.

مارک بوسنیچ شروع مجدد خود را انجام داد و کریم باقری با ضربه سر توپ را به نیمه زمین استرالیا روانه کرد. آنجا علی دایی منتظر بود که توپ را تصاحب کند. او پاس گلی داد که هیچ وقت فراموش نمی‌شود. خداداد عزیزی در موقعیت تک به تک با دروازه‌بان قرار گرفت و همه چیز آماده بود تا انفجار و حماسه‌ای بزرگ رخ دهد: بعد از آن گل بود که تمام معادلات عوض شد. تیمی که حتی خوش‌بین‌ترین کارشناس‌ها هم به صعودش امیدی نداشتند، حالا در راه صعود به جام جهانی قرار داشت. استرالیا تعویض کرد. ایران که دو تعویض خود را در دقیقه ۵۲ و ۷۰ انجام داده بود، یک تعویض دیگر در اختیار داشت و ابراهیم تهامی را که در دقیقه ۷۰ به جای نعیم سعداوی به زمین آمده بود خارج کرد و علی‌اکبر استاداسدی را به میدان فرستاد تا قدرت دفاعی ملی‌پوشان افزایش پیدا کند.

۹۰ دقیقه به اتمام رسیده بود و داور وقت اضافه را ۸ دقیقه اعلام کرد؛ اتفاقی که در یک مسابقه فوتبال بسیار کم‌سابقه است، اما انگار قرار بود اتفاقات کم‌سابقه دست به دست هم دهند و یک رویداد بی‌نظیر را رقم بزنند.

همه منتظر سوت داور به نشانه پایان بازی بودند. داور به ساعت خود نگاه کرد. این یعنی پایان بازی نزدیک بود و خوشحالی مردم ایران تا ثانیه‌هایی دیگر طنین‌انداز می‌شد.

آخرین موقعیت استرالیا راه به جایی نبرد و ضربه دروازه برای ایران اعلام شد. احمدرضا عابدزاده هم خودش می‌دانست با ضربه به توپ، بازی به اتمام خواهد رسید. ضربه احمدرضا عابدزاده همان و سوت داور بازی همان. ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه صعود کرد. علی دایی و حمید استیلی ابتدا داور را در آغوش گرفتند و ملی‌پوشان ایران به زمین مسابقه آمدند و همه غرق در شادی بودند.

۲۳ سال از این اتفاق گذشته و هنوز مردم ایران از این بازی به نیکی یاد می‌کنند. این روز‌ها که فوتبال ایران درگیر حواشی مختلف شده و فدارسیون فوتبال و تیم ملی ایران در چالش‌های بزرگی قرار گرفته‌اند، باید روز‌هایی را به خاطر آورد که ملی‌پوشان ایران بدون هیچ چشم‌داشتی می‌جنگیدند و برای سرافرازی کشور خود تا سر حد توان مقابل حریف می‌ایستادند.

بعد از این پیروزی، خیابان‌های تمام شهرهای ایران دیدنی بود. شادی و همهمه‌ی عجیبی سراسر خیابان‌ها را فرا گرفته بود. همه‌ی ماشین‌ها بوق می‌زدند، مردم از شیشه‌ی ماشین‌ها بیرون آمده بودند، عده‌ای دستمال می‌چرخاندند، عده‌ای هم سوت و جیغ می‌زدند. تصاویر هیجان‌انگیزی از آن روز ثبت شده، پسرکی که از فرط خوشحالی با دوربینش می‌خواهد این لحظات را ثبت کند انگار که می‌داند شاید دیگر این اتفاق تکرار نشود و به سربازان داخل خیابان گل می‌دهد... حتی دخترانی که شاید خیلی اهل فوتبال نبودند هم در این شادی شریک بودند و ایران ایران سر دادند و شیرینی پخش کردند!

حالا بعد از گذشت سال‌ها چقدر دلِمان تکرار خاطراه‌ای مشابه می‌خواهد. یک شادی از ته دل، آن روزگار بدون کرونا و به‌دور از مشکلات حال حاضر... دلمان تنگ است... خیلی تنگ.

انتخاب لامپ مناسب: راهنمای کامل برای آشنایی با لامپ‌های مختلف


نحوه انتخاب لامپ کنار تخت خواب


معرفی انواع کتابخانه مدرن به همراه قیمت و خرید در سال ۹۹


راهنمای خرید سرویس غذاخوری ارزان، باکیفیت و زیبا به همراه قیمت


راهنمای خرید لامپ؛ نکاتی که باید قبل از انتخاب و خرید محصول روشنایی بدانیم


راهنمای خرید سینی پذیرایی همراه با معرفی جدیدترین مدل های سینی


راهنمای خرید انواع میز جلو مبلی به همراه بررسی 

آشنایی با انواع لامپ


نحوه ساخت حباب های برفی


۰۸/ ۷۶/۰۹؛ آغوش پس از آغوش، ریسه‌های طولانی


طرز تهیه " ترشی مخلوط " همراه با عکس


طرز تهیه کیک اسفنجی ساده به همراه فوت و فن قنادی ها


طرز تهیه سوپ لیمو و مرغ به همراه اسفناج و شوید


نکته هایی برای خرید گوشی تلفن همراه


پرداخت مابه‌التفاوت متناسب‌سازی مشاغل سخت